۱۳۹۰-۶-۱۸، ۰۵:۲۴ عصر
هدف كلان[1]
نهايتي كه فرآيند برنامهريزي به سمت آن جهت گرفته است. هدف كلان شرايط مطلوب در مورد موضوع مورد مداخله بوده (درازمدت) كه برنامه بر اساس آن شكل و جهت گرفته است.
هدف خرد و خاص[b][u][2][/u][/B] نهايتي است كه اعمال به سوي آن جهت گرفته و از اهداف كلان مشتق ميشوند. اين نوع اهداف هم قابل دستيابي بوده و هم قابل اندازه گيري و درجه تعيين بالاتري دارند. اين اهداف چه با بيان كمي و چه با بيان كيفي، شرايط مطلوب و مقدور ميان راه را تعيين مينمايند. از يك هدف كلان معمولاً چند هدف خرد مشتق ميشود.
راهبرد[b][u][3][/u][/B] تصميماتي كه اهداف يك برنامه را هماهنگ نموده و به شكلي كلي نحوه حصول آنها را تعيين ميكند. راهبرد تصميمي است كه اهداف كلان را هماهنگ نموده و جهتگيري عمومي و منابع محيط را براي نيل به آنها روشن مينمايد.
سياست[u][4][/u]
در ميان مجموعه تصميمات يك برنامه، سياست مسير انتخاب شده اقداماتي است كه در تعقيب اهداف خرد و بالطبع اهداف كلان، راهنماي فرآيند مستمر تصميمگيري كوتاهمدت روزمره است. به عبارتي مسيري عملي است كه براي پيگيري اهداف، انتخاب فرآيند تصميمگيري را هدايت ميكند.
برنامه پاكسازي[u][5][/u]
در اين برنامه، تصرف، تخريب و زدودن كل ساختار از يك ناحيه و تهيه زمين براي هدفهاي بازگسترشي مد نظر است، كه معمولاً از راه برنامة تثبيت شده احياي شهري صورت ميگيرد. در برنامههاي احياي شهري، پاكسازي از برنامههاي احياي ملك[6] متمايز است.
برنامة ملي[u][7][/u]
برنامة ملي، برنامة اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و زيست محيطي براي سراسر يك كشور است كه از سوي دولت، در راستاي شناخت هدفهاي كلي و اولويتها و براي تهية ابزار اجراي آن و يكپارچگي راهكارها در مدت زماني ويژه، تهيه ميشود. براي نمونه، برنامههاي توسعه پنج ساله در كشورمان و طرح جامع توسعه ملي ژاپن را ميتوان نام برد.
برنامهريزي[u][8][/u]
فرآيند سلسله اقدامات عقلايي و هوشمندانه جهت دستيابي به اهدافي از پيش انديشيده، برنامهريزي خوانده مي شود. به سادهترين بيان، برنامهريزي شناخت نيازهاي كوتاهمدت و بلندمدت و مشكلات مربوط به شناخت منابع موجود يا مورد نياز براي برآوردن چنين نيازهايي يا حل چنين مشكلاتي است.
برنامهريزي، اراية تصميمها در راستاي دسترسي به هدفهاست كه در برگيرنده موارد زير است:
1- پيشرفت شايستگي در كاربري منابع و مديريت آنها.
2- پيشرفت كيفيت مواد و محيطهاي اجتماعي.
چنين هدفهايي ممكن است تامين مسكن، حفظ شهرهاي تاريخي، ساخت بزرگراه و عدم تمركز اشتغال باشند. در رابطه با هدفها، برنامهريزي هميشه در محدوده ويژه مالي، سياسي و اجتماعي و توازن هزينهها و سودمنديها و سنجههاي ويژة ديگري صورت ميگيرد.
انواع بسياري از برنامهريزي، همچون برنامهريزي مكاني (Spatial Planning)، برنامهريزي غيرمكاني (Non-Spatial Planning)، برنامهريزي خصوصي (Private Planning) و برنامهريزي عمومي (Public Planning) شناخته شده است.
برنامهريزي در مقياسهاي مكاني، از سطح برنامهريزي ملي (National Planning) تا برنامهريزي منطقهاي (Pegional Planning) متغير است. ويژگيهاي اساسي برنامهريزي، بنا به وضعيت سياسي يك كشور متفاوت است. از برنامهريزي متمركز (Central Planning) كشورهاي سوسياليست و كمونيست، تا برنامهريزي آميخته؛ يعني دخالت دولت و كاركرد آزاد بازار، يا نظام كشورهاي سرمايهداري كه برنامهريزي به وسيله شركتها صورت ميگيرد تا به وسيله دولتها.
برنامهريزي بخشي[u][9][/u]
اين نوع برنامهريزي بيشتر در بخشهاي توليدي و اجتماعي انجام ميشود؛ مانند برنامهريزي در زمينة بهداشت، ساختمان، كشاورزي و مخابرات.
برنامهريزي جامع[u][10][/u]
اين برنامهريزي بيشتر براي يك كليت است تا براي يك يا چند جزء تشكيل دهندة يك كل. به عبارت ديگر، برنامهريزي براي يك زيرسيستم (Subsystem) است. در اين نوع برنامهريزي تا حد امكان، اجزاي اصلي تشكيل دهنده يك سيستم و ميزان نفوذ آنها بر كل سيستم شناخته ميشود. واژههاي (Master)، (General) و (Comprehensive) يا در برخي موارد (Development)، به معناي واژة جامع بكار ميروند.
برنامهريزي حمل و نقل[u][11][/u]
برنامهريزي حمل و نقل، سازماندهي نظامهاي جابجايي (چه دولتي و چه خصوصي) در محيط شهري يا منطقهاي، به منظور ايجاد ارتباط در گسترة فعاليتهاي شهري است.
اين برنامهريزي، اغلب به برنامهريزي ترافيك يا رفت و آمد، محدود بوده است؛ يعني آساني جابجاييهاي خودروها در شهرها، از طريق ساخت جادهها و اداره جادهها.
ساخت، در برگيرندة موارد زير است:
· ايجاد سيستمهايي همچون كمربندها، يعني راههاي دايرهاي مماسي، به قصد بيرون كشيدن ترافيك از مناطق دروني شهرها.
· جدا كردن جادههاي متقاطع از راههاي روگذر يا زيرگذر.
· پيوستن دو راه عمدة چند خطي از راه تقاطع بزرگ شبدري.
روشهاي اداره، در برگيرندة اين موارد است:
· طراحي راههاي معين موجود به عنوان راههاي تندرگذر و راههاي سراسري كه در آنها همواره رفت و آمد بحراني است و پارك كردن ممنوع ميباشد.
· راههاي يكطرفه.
· محدوديتهاي پارك كردن.
رابطة ميان برنامهريزي ترافيك و طرح جامع شهري و به ويژه انديشه ايجاد تفاوت بين انواع مختلف جابهجاييهاي خودروها به منظور ايجاد مناطق محيطي (محدودههايي بدون رفت و آمد اضافي) مورد مطالعه قرار گرفتهاند و نتايج عملي به بار آوردهاند. همچنين در اين برنامهريزي اين موضوع كه حمايت يا احياي حمل و نقل همگاني براي حيات شهرها ضروري است، شناخته شده است.
برنامهريزي شهري[u][12][/u]
برنامهريزي شهر (برنامهريزي شهري)، فرآيندي تنظيم شده براي تامين نيازهاي اجتماعي، فيزيكي، فرهنگي، آموزشي، حمل و نقل، كارهاي همگاني و ديگر نيازهاي عادي يك شهر در برههاي زماني و تهية منابع لازم براي فراهم ساختن اينگونه نيازها است.
برنامهريزي شهري، فرايند مديريت تغيير براي دسترسي به هدفهاي ويژهاي در رابطه با نظام شهري است. فعاليت برنامهريزي در مقياسهاي مكاني مختلف انجام ميشود. اين فعاليت، با اصلاح مشكلات شهري سروكار دارد. براي نمونه، نوآوري برنامههايي در راستاي عدم تمركز، براي انتقال رشد از شهرهاي اوليه به مراتب پايينتر مراكز شهري، براي بهبود شهرهاست. برنامههاي مسكن و طرحهاي ترافيك با برنامهريزي براي تامين خدمات رفاهي و اجتماعي بهتر است. اين برنامهريزي ميتواند صورت آيندهنگري داشته باشد. مانند پيشبيني روندهاي آينده، نوآوري راهبردهاي برنامهريزي براي آينده و به ماكزيمم رساندن سود.
در برخي نوشتارها، تمايزي بين دو واژة (Urban Planning) و (City Planning) وجود دارد؛ واژة اول به برنامهريزي براي شهر و حومه شهر گفته ميشود و واژة دوم فقط به برنامهريزي در درون محدودة شهري گفته ميشود.
آغاز برنامهريزي شهري به شكل امروزي آن را تصويب طرح جامع آمستردام در سال 1943 ميلادي ميدانند. براي نخستين تجربههاي جهاني در زمينة برنامهريزي شهري، ميتوان از طرحهاي جامع لندن بزرگ و پاريس و طرحهاي كپنهاك، استكهلم، مونيخ و فرانكفورت نام برد.
برنامهريزي فضايي[u][13][/u]
برنامهريزي فضايي نوعي برنامهريزي براي سازماندهي جغرافيايي فعاليتهاست. برنامهريزي فضايي يعني اقداماتي كه در ارتباط با فضاي چند بعدي بوده و در سه جنبه متجلي مي شود:
1- جنبه ارزشي يا فرهنگي برنامهريزي
2- جنبه عملكردي و سازماني برنامهريزي
3- جنبه كالبدي / فعاليتي برنامهريزي
بنابراين برنامهريزي فضايي در ارتباط با سازمان فضايي فعاليتها و ارتباط ميان فعاليتها كه هر دو در طول زمان در حال تغييرند ميباشد.
برنامهريزي فيزيكي (طرحريزي كالبدي)[u][14][/u]
تخصيص زمين به كاربردهايي ويژه، با به حساب آوردن كيفيتهاي فيزيكي زمين و نيازهاي اقتصادي و اجتماعي، برنامهريزي فيزيكي ناميده ميشود. برنامهريزي ساختار فيزيكي يك ناحيه، شيوه كاربرد زمين، ارتباطات و تسهيلات است. مبدا اين برنامهريزي، قانونبنديها و كنترل و توسعه شهر است كه راهي براي رويارويي با برخي از مشكلات نظام باز به شمار ميرود. در اين برنامهريزي، تخصيص زمين به كاربردهاي ويژه بر مبناي نوعي اصول جامع سرزمين كه در رابطه با سنجههاي جغرافيايي و همراه با مورد نظر قرار دادن سنجههاي اجتماعي است صورت ميگيرد.
برنامهريزي محيطي[u][15][/u]
اين برنامهريزي زمينهاي تخصصي در برنامهريزي شهري است كه بيشترين اولويت را به موضوعات محيطي، مانند كاربري زمين، سياست و طراحي ميدهد. واژة محيطي عمدتاً به پديدهاي گفته ميشود كه در رابطه با كميت و كيفيت هوا و اقليم، خاك، زمين و عوارض آن و گياهان، به صورتي كه در رابطه با شرايط زندگي بشر و محيط ساخته شده از سوي انسان قرار ميگيرد. در برنامهريزي محيط نوين، مباحث گوناگوني وجود دارد؛ مانند:
· به دست آوردن منابع براي پشتيباني محيط.
· محيط به عنوان خطري براي محيط.
افزون بر اين، برنامهريزي محيطي اولويت را به محيط طبيعي ميدهد و نه به محيط ساخته شده، و مسايلي را مهم ميداند كه از كنش رويارويي اين دو به دست ميآيند.
برنامهريزي ملي[u][16][/u]
برنامهريزي ملي، برنامهريزي در راستاي گسترش و رفاه كلي اقتصادي و اجتماعي است و بيشتر محتواي اقتصادي دارد. يك برنامة ملي، همه شرايط آب و هوايي، ويژگيهاي فيزيكي، پراكنش جمعيت و پراكندگي صنايع را در نظر ميگيرد.
برنامهريزي منطقهاي[u][17][/u]
برنامهريزي براي منطقهاي كه معمولاً گستردهتر از سطح شهر است و در يك تلاش هماهنگ كه دو يا چند واحد دولتي را در بر ميگيرد، برنامهريزي منطقهاي گفته ميشود. اينگونه برنامهريزي، غالباً براي جلوگيري از دوباره كاري و نابسندگيها است. برنامهريزي منطقهاي، فرايندي در راستاي تنظيم و هماهنگ كردن برنامههاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي با نيازها و امكانات محلي و منطقهاي است.
برنامهريزان در برنامهريزي منطقهاي، بيشتر در انديشه استفادة بهينه از منابع و قابليتهاي منطقه و نيز از ميان برداشتن عدم تعادلهاي منطقهاي هستند.
برنامهريزي مرمت[u][18][/u]
برنامهريزي مرمت عبارت از جايگزيني نظام يافتة عناصر جديد به جاي عناصر قديم، به منظور انطباق با درك جديدي از شهر است. در تعريفي ديگر برنامهريزي مرمت به سلسله اقداماتي اطلاق ميشود كه بطور كلي در جهت جلوگيري از فرسودگي بافتهاي شهري از طريق يك برنامة مركب حفاظت (Conservation)، حمايت (Preservation) و احياء (Regegenration) است. مرمت (Renovation) عبارت از احياء يا بازسازي محلههاي موجود، بر اساس طرح هماهنگ و كنترل شده، همراه با پاكسازي زاغهها و ساختمانهاي نامتناسب و مزاحم است.
طراحي شهري[u][19][/u]
بوجود آوردن مجموعههاي فيزيكي كه در آن بيشتر به كيفيت فضاها و كيفيت فيزيكي طرحها توجه ميشود، اصطلاحاً طراحي شهري گفته ميشود. طراحي شهري مطالعه، طراحي و كنترل محيط مورد ادراك و سيماي شهر با توجه به نيازها و رفتارهاي معقول شهري و به بياني ديگر هدايت شكل سه بعدي شهر و كيفيات حسي، ادراكي و رفتاري شهري شهر است.
طرح[u][20][/u]
طرح، مسئول برنامهريزي و اساساً سند برنامه است. البته طرح به عنوان يك نقشه معماري نيز بكار ميرود.
طرح اجتماعي[u][21][/u]
طرح اجتماعي يك طرح تفصيلي است، كه در برگيرندة يافتهها و سياستها در مورد ناحية جغرافيايي ويژهاي در درون شهر يا استان ميباشد. طرح اجتماعي ممكن است زير عناوين طرح محله، طرح بخش، طرح واحد يا طرح زيرناحيهاي نيز مطرح شود. طرح جامع ممكن است از چندين طرح اجتماعي تشكيل شود.
طرح اوليه[22]
طرح مقدماتي يا اوليهاي كه صورت ذهني پروژهاي پيشنهادي را ارايه ميدهد طرح اوليه يا مقدماتي گفته ميشود.
طرح تفصيلي[u][23][/u]
اين طرح به دنبال طرح جامع شهري و به منظور انجام برنامههاي اجرايي تصويب شده و انجام خواهد شد. درحقيقت طرح تفصيلي، تنظيم برنامههاي مفصل و اقدامهاي جزء به جزء در مناطق و محلههاي شهري و طراحي آنهاست. همچنين طرحي است كه بر پايه سنجههاي كلي طرح جامع شهر، چگونگي كاربرد زمينهاي شهر در سطح محلههاي مختلف شهر، موقعيت و مساحت دقيق هر يك از آنها، وضع دقيق و تفصيلي شبكه رفت و آمد، ميزان تراكم جمعيت و تراكم ساختماني در واحدهاي شهري، اولويتهاي مربوط به مناطق بهسازي و نوسازي و گسترش، حل مشكلات شهري و موقعيت همه عوامل گوناگون شهري، در آن تعيين ميشود. نقشهها و مشخصات مربوط به مالكيت نيز بر پايه مدارك ثبتي، تهيه و تنظيم خواهد شد.
طرح جامع[u][24][/u]
طرح جامع شهر يك گزارش رسمي از اهداف و سياستها براي توسعه آينده شهر است. اين طرح بر نقشهها، سياستها و استانداردها دلالت دارد. يكي از مهمترين اهداف كلي طرح اين است كه كوشش كند ملاحظات بلندمدت را به تعيين اعمال كوتاهمدت تبديل كند. تصميمات عمومي و خصوصي كه راهنمايي ميكند و تغييرات را ايجاد ميكند بايد به شكلي روشن با چشماندازي بلندمدت ساخته شود. در كل، طرح قصد دارد محيط فيزيكي شهر را بهبود بخشد. قوانين طرح هدايت كننده رشد منظم شهر هستند. طرح قصد دارد تمام جنبههاي فيزيكي شهر را پوشش دهد و يك راهنما براي هماهنگي فعاليتهاي همه مؤسسات و ادارات و اشخاص و غيره است. به عبارت ديگر، طرح جامع طرحي رسمي است كه به صورت كلي و هماهنگ، كاربري زمين و سياستهاي بلندمدت توسعه را مشخص ميكند.
واژههاي (Master Plan)، (General Plan) و (Comprehensive Plan) به جاي يكديگر استفاده ميشوند؛ اما واژة آخر كاربرد بيشتري دارد. معمولاً طرح جامع بوسيله مقرراتي به كار گرفته ميشود. راهكارهاي طرح جامع اجباري است و صورت قانوني دارد. اين طرح مقررات تفكيك و منطقهبندي را كنترل ميكند. طرحهاي جامع همة سيستمهاي طبيعي و فعاليتهاي مربوط به كاربري زمين، همچون آب، فاضلاب، حمل و نقل، امكانات آموزشي، امكانات تفريحي و منابع طبيعي را در بر ميگيرد. يك طرح جامع در برگيرندة چندين بخش است:
1. فهرست (Inventory): كه ممكن است پيوست طرح شود و يا جدا از آن به عنوان مرجعي به كار گرفته شود.
2. بيان راهكارها (Policy Statement): در برگيرندة سياستهاي جامعه در مورد توسعة آينده است كه بخش اساسي طرح را تشكيل ميدهد.
3. طرحهاي اجتماعي (Community Plans): در برگيرندة يافتههاي ويژه و راهكارها در مورد محلهها يا بخشهايي در درون يك شهر يا حوزه است.
4. طرحهاي كاركردي (Functional Plans): كه با خدمات همگاني و امكانات زيربنايي، همچون پاركها، حمل و نقل، فاضلابها و آب سروكار دارد.
5. نقشه طرح (Plan Map): كه مشخص ميكند كه چه بخشهايي از شهر تابع چه راهكارهايي هستند. براي نمونه، نواحي زيستگاهي، تابع راهكارهاي مسكن قرار ميگيرند و نواحي كه به عنوان ناحية صنعتي مشخص شدهاند تابع راهكارهاي توسعه هستند.
6. اصول اجرايي (Implementing Measures): همچون مقررات منطقهبندي، برنامههاي گسترش سرمايه و مانند آنها است.
طرح جامع شهري[u][25][/u]
اين طرح براي شهرهاي بزرگ يا شهرهاي بيش از 25000 نفر جمعيت، تهيه ميشوند. هدف اين طرح، تدوين برنامه و تعيين جهات توسعه شهر و تامين نيازمنديهاي آن بر مبناي پيشبينيها و هدفهاي گسترش شهري است. همچنين طرح جامع شهر عبارت از طرحي بلندمدت است كه در آن، چگونگي كاربرد زمين و منطقهبندي مربوط به حوزههاي زيستي، صنعتي، بازرگاني، اداري، كشاورزي و تاسيسات و تجهيزات و تسهيلات شهري و نيازمنديهاي همگاني شهري، خطوط كلي ارتباطي و محل و مراكز انتهايي خط (پايانهها) و فرودگاهها و بنادر و سطح لازم براي ايجاد تاسيسات و تجهيزات و تسهيلات همگاني مناطق نوسازي، بهسازي و اولويتهاي مربوط به آنها تعيين ميشود و ضوابط و مقررات مربوط به همه موارد ياد شده و همچنين ضوابط مربوط به حفظ بنا و بناهاي تاريخي و مناظر طبيعي، تهيه و تنظيم ميشود. طرح جامع شهر، بر حسب ضرورت، شايان بازنگري خواهد بود.
طرح جانمايي[u][26][/u]
نقشهاي كه موقعيت نسبي تاسيسات يا بناهاي ساخته شده را مشخص ميكند و معمولاً با تعيين حجم بناهاي ساخته شده بر روي زمين همراه است و به اين ترتيب تعيين محوطة مورد نظر را امكانپذير ميسازد.
طرح چارچوبي[u][27][/u]
مدركي كه راهكارهايي كلي را براي يك حوزه، مشخص ميكند. در برخي از موارد، به عنوان جزء سياست (Policy Element) طرح جامع از آن نام برده ميشود. معمولاً مكمل آن طرحهايي با جزئيات بيشتري هستند كه با كاركردهاي ويژهاي (مانند حمل و نقل) سروكار دارند.
طرحهاي جزئي (طرحهاي تفصيلي) كه با كاركردهاي ويژه سروكار دارند، با عنوان طرح كاركردي، طرحهاي توسعه يا اجزاي طرحهاي جامع شناخته ميشوند. طرحهايي كه جزئيات بيشتري در مورد راهكارها داشته و با نواحي جغرافيايي ويژهاي سروكار دارند، با عنوان طرحهاي اجتماعي، طرحهاي محله، طرحهاي بخشي، طرحهاي واحد و يا طرحهاي زير ناحيهاي ناميده ميشوند. همه اين مدارك، طرح جامع را ميسازند.
طرح قطعه بندي[u][28][/u]
قطعه، معمولاً به عنوان يك تك واحد، براي هدفهاي توسعه در نظر گرفته ميشود. قطعه زمين، يك واحد زميني است كه با تقسيم زمين به دست ميآيد. قطعهبندي، تقسيم زمين به قطعات كوچكتر است و طرح قطعهبندي طرحي است كه در آن، مرزهاي هر قطعه مشخص ميشود.
طرح كاربري منطقه[u][29][/u]
طرحي كه شيوة پراكنش يك قلمرو را به مناطق گوناگون مشخص ميكند طرح كاربري منطقه گفته ميشود. در اين مناطق، زمين به طور مشخص به كاربري ويژهاي تخصيص داده ميشود.
طرح كاركردي[u][30][/u]
اين طرح، مجموعهاي از يافتههاي جزئي، راهكارها و استانداردها در رابطه با برخي از كاركردها (مانند حمل و نقل) است. طرحهاي كاركردي معمولاً با برنامههاي گسترش سرمايه و يا خدمات همگاني، همچون تامين آب، دفع فاضلاب، آتش نشاني و يا حمل و نقل سروكار دارد. همچنين به عنوان طرحهاي توسعه نيز شناخته شدهاند و به عنوان جزء طرح جامع ناميده ميشود. براي نمونه طرح كاركردي حمل و نقل، جزء طرح جامع ناميده ميشود. طرح جامع معمولاً در برگيرنده چندين طرح كاركردي، طرح اجتماعي و طرح چارچوبي است.
طرح كالبدي ملي[u][31][/u]
اين طرح، طرحي جامع نگر است كه الگوي فضايي مورد نياز براي هدايت و پراكنش بهينه ساخت و سازهاي كالبدي فعاليت و به دنبال آن جمعيت را متناسب با امكانات سرزمين، توانهاي محيطي و هدفهاي برنامههاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ارايه ميدهد، تا بدين ترتيب، امكان توسعه موزون در كل پيكرة جغرافيايي كشور (با طبيعت و امكانات نابرابر) فراهم شود.
طرح مكانيابي[u][32][/u]
طرحي كه مكان يك قطعه زمين، يك بنا يا تاسيسات را در يك منطقه، مجموعه يا بخش را تعيين ميكند طرح مكانيابي ناميده ميشود.
طرح محل[u][33][/u]
طرح يا نقشه سايت، نقشهاي با مقياس بزرگ است كه طرح توسعة پيشنهادي براي يك محل را نشان ميدهد. بيشتر قوانين و مقررات منطقهبندي و تفكيك، اين الزام را به وجود ميآورد كه يك طرح (نقشه) از محل، پيوست هر تقاضاي تفكيك، تغيير در شيوة استفاده از زمين و استفاده شرطي باشد. اين نقشهها بايد ويژگيهاي اساسي سيماي يك محيط (جهت، خطوط املاك، محل ساختمانها، جادهها و جريانهاي مختلف) را نشان دهد.
طرح محلي[u][34][/u]
هر طرحي كه از روي واحد برنامهريزي محلي، براي بخشي از ناحيه يا همه آن به كار گرفته شود طرح محلي گفته ميشود.
طرحهادي[u][35][/u]
اين طرح براي شهرهاي كوچك، به ويژه براي شهرهايي كه تا 25000 نفر جمعيت دارند طراحي ميشود. طرح هادي در حقيقت تعيين كنندة اصول كلي گسترش شهرهاست. از طرح هادي، ميتوان به عنوان برنامة راهنماي گسترش شهر نيز نام برد. طرح هادي، در راستاي گسترش آينده شهر و چگونگي كاربرد زمينهاي شهر و ارايه راه حلهاي كوتاهمدت و مناسب است. اين طرح، پيش از اجراي طرح جامع است. طرح هادي براي شهرهايي تهيه ميشود كه يا بودجه طرح جامع را ندارند و يا امكان تهيه طرح جامع در آنها فراهم نشده است.
طرح همگاني[u][36][/u]
طرح همگاني، يك طرح جامع و درازمدت است كه به عنوان رهنمودي براي رشد فيزيكي و گسترش جامعه، همراه با كنترلهاي اداري و مقرراتي مورد نياز براي دسترسي به هدفهاي ويژه فيزيكي به كار ميرود. اجزاي اساسي طرح براي گسترش فيزيكي، عبارتند از: طرح كاربري زمين، طرح تسهيلات جامعه، طرح مسيرهاي همگاني و برنامههاي پيشرفت همگاني كه از طريق مقررات منطقهبندي و تفكيك، كاربرد دارند.
منطقه شهري[u][37][/u]
منطقة شهري، حوزة نفوذ شهر و ناحيه پيرامون آن است كه از نظر كاركرد، وابستگيهاي گوناگوني به شهر دارد. براي نمونه، منطقه شهري، ناحيهاي است كه شركتهاي شهري، از آن ناحيه، كارگر استخدام ميكنند. ناحيه پيرامون (تابع) يا ناحيه بازاري، نقش مكان مركزي شهر را دارد و يا ناحيهاي است كه در متن منطقهاي يا محلي، به وسيله شهر اداره ميشود.
ناحيه برنامهريزي شهري[u][38][/u]
ناحيهاي جغرافيايي در درون مرزهاي رشد شهري كه برنامهريزي براي آن انجام ميشود.
نوسازي شهري، احياي شهري[u][39][/u]
به برنامهاي كه براي ترميم و بهبود نواحي شهري يا جايگزين ساختن ساختارهاي فرسوده، احياي ساختمانهاي رو به زوال، ايجاد خيابانهاي پهنتر و از اين قبيل است را نوسازي شهري گويند. بر اساس نظرية احياي شهري، كاهش برخي از نواحي معين شهري ممكن است از راه توسعة جديد، يا ساختمان مجدد در سطح گسترده، كند و يا معكوس شود. اين نظريه، اين حقيقت را ناديده ميگيرد كه فروشگاههاي متروك و ساختمانهاي فرسوده ممكن است فقط نشانههاي فيزيكي مشكلات اقتصادي و اجتماعي باشند و ساخت ساختمانهاي جديد، به تنهايي نميتواند مشكلات اجتماعي، اقتصادي يا جغرافيايي را حل كند.
طرح ساختاري[b][u][40][/u][/B] ترجمة راهبردها و سياستها در قلمرو مكاني، فضايي و شكل محيط مصنوع بوده و محصول نهايي فرآيند برنامهريزي شهري و منطقهاي يعني طرح محسوب ميشود. يك طرح ساختاري علاوه بر ساختار كالبدي و فضايي الگوي شهري يا منطقهاي، ساختار عملكردي را چه در سطح شهر يا منطقه مشخص ميكند.
طرح راهبردي[b][u][41][/u][/B] طرح راهبردي شهري طرحي است براي دستيابي به آيندهاي مطلوب براي يك شهر و آن عبارت از مجموعهاي از ايدهها و اهداف كه مبتني بر نيازهاي متغير و شيوه زندگي و الگوي كلي توسعه شهري در مقياس منطقه شهري است. طرح راهبردي سياستهاي كلان توسعه شهري را ترسيم نموده كه براي كنترل و هدايت عمران شهري و نيز حركت به سوي اهداف ضروري هستند. جوهره طرح راهبردي بيان اهداف، سياستها و اولويتهاي عملي در مقياس شهر و منطقه شهري است.
طرح اجرايي[u][42][/u]
شناسايي و تدوين وسايل و ابزار تحقق طرحها به طور عملي است. شرط نخستين طرح اجرايي درجهبندي يا اولويتبندي عمليات و ابزارهاي كنترل در اجراي طرحها است. در برنامه عملياتي و ابزارهاي كنترل در اجراي طرحها است. در برنامه عملياتي اجرايي طرح ابتدا بايد اولويتها زمانبندي و بخشهاي مختلف طرح مرحلهبندي شود. سپس برنامه مشروح و تفصيلي مراحل اجرايي در طرحهاي مختلف تهيه گردد.
طرحهاي راهبردي- ساختاري شهر طرحهايي هستند كلان و بلندمدت براي يك دوره 20-10 ساله كه راهبردها و سياستهاي توسعه شهري و ساختار كالبدي شهر و منطقه بلافصل را مشخص ساخته و برنامه اجرايي دورههاي كوتاهمدت پنج ساله را تعيين ميكنند.
طرح تفصيلي پايه اين طرح ابزارهاي اجرايي پيشنهادهاي اصلي طرح ساختاري شهر در زمينه كاربردهاي زمين و شبكه ارتباطي و كيفيت توده و فضاي ساختماني است كه در شهر جنبه پيوسته داشته و به يكپارچگي ساختار كلي شهر موجود را مي شود و كاملاً مطابق راهبردها، سياستها و پيشنهادهاي مشخص طرح ساختاري بوده و داراي ابعاد اجرايي بوده و ضوابط و مقررات اجرايي آن به دقت تدوين ميشوند.
طرح تفصيلي موضعي[u][43][/u]
طرحي است كه براي ساماندهي نواحي خاص داراي مسايل ويژه (اجتماعي، اقتصادي، محيطي و تاريخي)، راهبردها، سياستها و پيشنهادهاي عمومي و نيز محدوده آن در چارچوب طرحهاي ساختاري تعيين و برنامه آن تدوين شود. اين گونه طرحها شامل طرحهاي ساختاري تعيين و برنامه آن تدوين شود. اين گونه طرحها شامل طرحهاي بهسازي بافت قديم و فرسوده شهري و غيره است.
طرح تفصيلي موضوعي[u][44][/u]
طرحي است كه به منظور برنامهريزي و ساماندهي در يكي از موضوعات يا عملكردهاي شهري مانند فضاي سبز، سيستم حمل و نقل و غيره انچام ميشود.
برنامهريزي راهبردي[u][45][/u]
به تلاش منظم و سازمان يافته در جهت اتخاذ تصميمات و مبادرت به اقدامات بنيادي و اساسي اطلاق ميشود.
[1] Goal
[2] Objective
[3] Strategy
[4] Policy
[5] Clearance Program
[6] Rehabilitation of Properties
[7] National Program
[8] Planning
[9] Sectorial Planning
[10] Comprehensive Planning
[11] Transportation Planning
[12] Urban Planning
[13] Spatial Planning
[14] Physical Planning
[15] Environmental Planning
[16] National Planning
[17] Regional Planning
[18] Penewal Planning
[19] Urban Design
[20] Plan
[21] Community Plan
[22] Skath Plan
[23] Detailed Plan
[24] Comprehensive Plan
[25] Master Plan
[26] Layout Plan
[27] Framework Plan
[28] Parcelling Plan
[29] Use Zone Plan
[30] Functional Plan
[31] Physical Planning National
[32] Sitting Plan
[33] Site Plan
[34] Local Plan
[35] Guide Plan
[36] General Plan
[37] City Region
[38] Urban Planning Area
[39] Urban Renewal
[40] Structure Plan
[41] Strategic Plan
[42] Plan Implementation
[43] Action Area Plan
[44] Subject Plan
[45] Strategic Planning