۱۳۹۰-۳-۱۰، ۰۸:۲۱ صبح
تعادل متقارن
. نمونه ای از تعادل متقارن را می توان در میز گردها مشاهده کردمثلا تمام افرادی که در یک میز گرد دور هم جمع شده و مذاکره می کنند را مشاهده نمود.
تعادل نا متقارن:
در این تعادل، اشکال از لحاظ شکل، بافت و اندازه متفاوت بوده ولی از لحاظ وزن یکسان هستند. معمولا در دکوراسیون مدرن تقارن وجود نداشته و در صورت تغییر و تحول نیاز به مطالعه و محاسبه است. از لحاظ بصری اشکال نامتقارن معمولا از جذابیت بیشتری برخوردارند. تعادل نامتقارن به سه صورت برقرار می شود:
تعادل وزنی:
در این تعادل عناصر از لحاظ ابعاد مورد توجه بوده ولوازمی که دارای ابعاد بزرگتر و اشتغال فضای بیشتری باشند، از نظر بصری نیز از وزن بیشتری برخوردارند و به هنگام چیدمان باید این مسئله درنظر گرفته شود. در این تعادل برخی نمادها و نشانه ها برای بیننده خوشایند و مطلوب بوده که به هنگام چیدمان در کنار وسایل دیگر باید به این نکته توجه شود.
تعادل کنتراست:
در این تعادل می توان عناصری که کاملا با یکدیگر متفاوتند را در یک محیط و کنار هم قرار داد. بعنوان مثال می توان از رنگهای گرم و سرد، روشنایی و تاریکی و... نام برد.
تعادل شعاعی:
هرگاه در تعادلی خطوط زیادی وجود داشته باشد، به آن تعادل شعاعی گفته می شود. در تعادل متقارن و نامتقارن فقط یک خط عمودی و افقی وجود دارد. اصل ریتم: ریتم در واقع تکرار باقاعده یک یا چند عنصر بصری است. ریتم بیانگر میزان ارتباطی است که اجزای هر محیط با یکدیگر دارند. ریتم باعث از بین رفتن یکنواختی و ایجاد وحدت بین عناصر می گردد. درواقع ریتم یکی از عناصر طراحی است که با فضا و زمان هماهنگ می گردد. در طراحی داخلی چهار ریتم وجود دارد: الف –
ریتم تکراری:
به معنای تکرار یک موضوع، رنگ و یا شکل در یک مکان و به منظور ایجاد ارتباط بین قسمتهای مختلف یک فضا است. در این حالت یک عنصر بصری به طور یکسان تکرار می شود. بیشترین ریتم تکرار را می توان در کاشی های کف و دیوارهای دستشویی و آشپزخانه مشاهده نمود. ریتم تکراری از لحاظ دید بصری دارای انضباط ویژه، رسمی، فنی و دارای محاسبات ریاضی و خشک است. ضربان قلب در بدن انسان دارای ریتم تکراری است. ب – ریتم متناوب: در این حالت یکنواختی ریتم تکراری، با ایجاد حالتهایی شکسته می شود. بعنوان مثال روز و شب باعث ایجاد تنوع و تحول ودگرگونی می شود. ج - ریتم پیش رونده یا رشد: ریتمی است که تغییرات در آن از کم به زیاد و یا از زیاد به کم وجود دارد. بعنوان مثال شاخه درختان که از تنه رشد می کند، دارای ریتمی پیش رونده است و از شاخه های ضخیم به شاخه های نازکتر تغییر می یابد. د - ریتم
پیاپی:
این ریتم انتقال تدریجی از شکلی به شکلی دیگر و نیز از حالتی به حالتی دیگر است. بعنوان مثال رنگها در این ریتم از تیرگی به روشنایی رفته و یا یک طرح و نقش در سایزهای مختلف افزایش و یا کاهش می یابد. اصل وحدت: وحدت به معنی اتحاد و سازگار بودن اجزای محیط با یکدیگر است. در این حالت همگی به سوی یک هدف مشترک در حال حرکت می باشند. اصل وحدت صرفا بیانگر یکسان بودن عناصر نبوده، بلکه به این معناست که باید سعی نمود بوسیله طراحی، از عناصر و لوازم مختلف به وحدت ظاهری شکیلی دست یافت. در طراحی معمولا سعی می شود عناصر مختلف به نحوی در یکدیگر ادغام شده که یک کل واحد را تشکیل دهند. در این حالت عناصر مختلف با هم یکپارچه شده و از لحاظ دیداری قوی می شوند. متضاد اصل وحدت، پراکندگی می باشد و این در حالتی بوجود می آید که عناصری که در کنار هم قرار می گیرند، هیچ رابطه ای از لحاظ رنگ، بافت و فرم با یکدیگر نداشته باشند.
. نمونه ای از تعادل متقارن را می توان در میز گردها مشاهده کردمثلا تمام افرادی که در یک میز گرد دور هم جمع شده و مذاکره می کنند را مشاهده نمود.
تعادل نا متقارن:
در این تعادل، اشکال از لحاظ شکل، بافت و اندازه متفاوت بوده ولی از لحاظ وزن یکسان هستند. معمولا در دکوراسیون مدرن تقارن وجود نداشته و در صورت تغییر و تحول نیاز به مطالعه و محاسبه است. از لحاظ بصری اشکال نامتقارن معمولا از جذابیت بیشتری برخوردارند. تعادل نامتقارن به سه صورت برقرار می شود:
تعادل وزنی:
در این تعادل عناصر از لحاظ ابعاد مورد توجه بوده ولوازمی که دارای ابعاد بزرگتر و اشتغال فضای بیشتری باشند، از نظر بصری نیز از وزن بیشتری برخوردارند و به هنگام چیدمان باید این مسئله درنظر گرفته شود. در این تعادل برخی نمادها و نشانه ها برای بیننده خوشایند و مطلوب بوده که به هنگام چیدمان در کنار وسایل دیگر باید به این نکته توجه شود.
تعادل کنتراست:
در این تعادل می توان عناصری که کاملا با یکدیگر متفاوتند را در یک محیط و کنار هم قرار داد. بعنوان مثال می توان از رنگهای گرم و سرد، روشنایی و تاریکی و... نام برد.
تعادل شعاعی:
هرگاه در تعادلی خطوط زیادی وجود داشته باشد، به آن تعادل شعاعی گفته می شود. در تعادل متقارن و نامتقارن فقط یک خط عمودی و افقی وجود دارد. اصل ریتم: ریتم در واقع تکرار باقاعده یک یا چند عنصر بصری است. ریتم بیانگر میزان ارتباطی است که اجزای هر محیط با یکدیگر دارند. ریتم باعث از بین رفتن یکنواختی و ایجاد وحدت بین عناصر می گردد. درواقع ریتم یکی از عناصر طراحی است که با فضا و زمان هماهنگ می گردد. در طراحی داخلی چهار ریتم وجود دارد: الف –
ریتم تکراری:
به معنای تکرار یک موضوع، رنگ و یا شکل در یک مکان و به منظور ایجاد ارتباط بین قسمتهای مختلف یک فضا است. در این حالت یک عنصر بصری به طور یکسان تکرار می شود. بیشترین ریتم تکرار را می توان در کاشی های کف و دیوارهای دستشویی و آشپزخانه مشاهده نمود. ریتم تکراری از لحاظ دید بصری دارای انضباط ویژه، رسمی، فنی و دارای محاسبات ریاضی و خشک است. ضربان قلب در بدن انسان دارای ریتم تکراری است. ب – ریتم متناوب: در این حالت یکنواختی ریتم تکراری، با ایجاد حالتهایی شکسته می شود. بعنوان مثال روز و شب باعث ایجاد تنوع و تحول ودگرگونی می شود. ج - ریتم پیش رونده یا رشد: ریتمی است که تغییرات در آن از کم به زیاد و یا از زیاد به کم وجود دارد. بعنوان مثال شاخه درختان که از تنه رشد می کند، دارای ریتمی پیش رونده است و از شاخه های ضخیم به شاخه های نازکتر تغییر می یابد. د - ریتم
پیاپی:
این ریتم انتقال تدریجی از شکلی به شکلی دیگر و نیز از حالتی به حالتی دیگر است. بعنوان مثال رنگها در این ریتم از تیرگی به روشنایی رفته و یا یک طرح و نقش در سایزهای مختلف افزایش و یا کاهش می یابد. اصل وحدت: وحدت به معنی اتحاد و سازگار بودن اجزای محیط با یکدیگر است. در این حالت همگی به سوی یک هدف مشترک در حال حرکت می باشند. اصل وحدت صرفا بیانگر یکسان بودن عناصر نبوده، بلکه به این معناست که باید سعی نمود بوسیله طراحی، از عناصر و لوازم مختلف به وحدت ظاهری شکیلی دست یافت. در طراحی معمولا سعی می شود عناصر مختلف به نحوی در یکدیگر ادغام شده که یک کل واحد را تشکیل دهند. در این حالت عناصر مختلف با هم یکپارچه شده و از لحاظ دیداری قوی می شوند. متضاد اصل وحدت، پراکندگی می باشد و این در حالتی بوجود می آید که عناصری که در کنار هم قرار می گیرند، هیچ رابطه ای از لحاظ رنگ، بافت و فرم با یکدیگر نداشته باشند.
