1 ـ خطرات ناشي از دفع زباله به طريق غير بهداشتي
اصول بهداشت و بهسازي محيط، در هر شهر ايجاب ميكند كه زباله ها در حداقل زمان از منازل و محيط زندگي انسان دور شده و در اسرع وقت دفع گردند. پيدايش اين ايده (دفع بهداشتي زباله در محيط زيست) در قرن نوزدهم ميلادي به مشابه يك دستورالعمل بهداشتي، شهروندان را به رعايت آن ملزوم ميساخت.
اهميت دفع بهداشتي زباله ها موقعي بر همه روشن خواهد شد كه خطرات ناشي از آنها بخوبي شناخته شود. زباله ها نه فقط باعث توليد بيماري، تعفّن و زشتي مناظر ميگردند، بلكه ميتوانند به وسيله آلوده كردن خاك، آب و هوا خسارات فراواني را ببار آورند. به همان اندازه كه تركيبات زباله مختلف است، خطرات ناشي از مواد تشكيل دهنده آنها نيزميتوانند متفاوت باشند. جمع آوري، حمل و نقل و آخرين مرحله دفع اين مواد بايستي به طريقي باشد كه خطرات ناشي از آنها در سلامتي انسان به حداقل ممكن كاهش يابد.
راجع به خطرات حاصل از زباله هاي شهري و صنعتي بايد گفت كه دركليه منابع علمي و كتب مربوطه همواره اشاره به ابتلاي انسانها به بيماريهاي گوناگون شده است. در كتب علمي تعداد باكتريهاي مختلف موجود در خاكروبه خيابانها از 2 تا 40 ميليون به صورت خاص و از 50000 تا 10 ميليون بطور عموم در هر گرم برآورده شده است. اين تعداد باكتري ميتوانند به سادگي موجب بروز بيماريهاي گوناگوني گردند. مخصوصاً اينكه در اين مواد انواعي از باكتريهاي مولد وبا، تيفوس و كزاز بطور مسلّم و صريح تشخيص داده شده است. شايان ذكر است كه سابقا فضولات حيواني (پهن گاو و اسب) قسمت عمده اي از خاكروبه هاي خياباني را تشكيل ميداد. اين حالت هم اكنون نيز در پاره اي از روستاها و شهرهاي كوچك مشاهده ميشود.
1 ـ1 ـ مگس
خطرات ناشي از وجود مگس براي انسان و عموم حيوانات اهلي بر همه روشن است، مگس خانگي(Mussca domestica) مخصوصاً از نظر انتشار بسياري از باكتريهاي بيماريزا قابل اهميت ميباشد. اصولا بيش از 50-40 هزار نوع مگس در اين زمان شناسايي شده ولي نام گذاري همه آنها به اتمام نرسيده است. بر اساس مطالعات انجام شده در صحرا و آزمايشگاه انتشار بسياري از امراض همچون اسهالهاي آميبي و باسيلي، تراخم، حصبه و شبه حصبه، وبا، سِل، جذام، طاعون و سياه زخم به وسيله مگس امكان پذير است. اين حشره به وسيله پُرزهاي چسبنده و مژكهاي فراوان بدن خود با نشستن بر روي مدفوع انسان و حيوان و بسياري از كثافات و زباله ها ميكروبهاي مختلف را از طريق تماس مستقيم بدن انسان و يا اغذيه مورد نياز او به محيط زندگي وارد نموده و به طور مكانيكي باعث انتقال بيماريها به موجود زنده ديگري ميگردد.
ساختن مستراحهاي بهداشتي در شهر و روستا و حفظ محيط زيست از پِهِن و ديگر فضولات فساد پذير انساني و حيواني نيز از جمله عواملي است كه باعث جلوگيري از توليد و رشد لارو مگس خواهد شد. مواد زايد صنعتي اعم از فرآورده هاي گياهي، ميوه ها، فضولات كشتارگاه ها و غيره چه در شهرها و چه در مراكز توليد و مصرف ميتواند محل پرورش لارو (كرمينه) مگس قرار گيرد. در صورتي كه روش دفع زباله به صورت تلنبار كردن در فضاي آزاد باشد كرمينه مگس در داخل زباله كه از نشر حرارت، رطوبت و مواد غذايي مناسب ترين محيط به شمار ميرود رشد و نمو كرده و پس از رسيدن زمان بلوغ به منازل و اماكن مجاور پرواز مينمايد. قدرت پرواز مگس تا حدود 20 كيلومتر مشخص شده است (2).
1 ـ 2 ـ جوندگان
سالم سازي محيط بخصوص كنترل زباله ها چه در امر جمع آوري و چه در دفع بهداشتي آنها مفيدترين راه مبارزه با جوندگان ميباشد و بديهي است كه يكي از خطرناكترين مضرات عدم توجه به دفع زباله نشو و نما و انتشار موش در شهرها است. خطر ازدياد موش در شهرها را نميتوان به سادگي با هيچ بودجه اي جبران نمود. موشهاي خانگي و جوندگان ديگر به طرز وسيع و دامنه داري در جهان پراكنده و در جوار انسانها زندگي ميكنند. از اين نظر اينگونه موجودات بالقوه ناقل بسياري از بيماريهاي انساني هستند. ناراحتيهاي حاصل از موشها از يك گاز گرفتگي ساده تا تب تيفوس و طاعون متفاوت است. بيماري لپتوسپيروز در نتيجه تغذيه مواد غذايي آلوده به مدفوع موش بيمار و با استحمام در آب آلوده و يا در تماس مستقيم با موش آلوده، به وجود ميآيد. موش ميتواند در انتقال بيماريهايي چون اسهال آميبي و انتقال كرم كدو و تريشين نيز به طور غيرمستقيم، نقش مهمي ايفاء كند. موش و ساير جوندگان براي توليد مثل و ازدياد جمعيت خويش به سه چيز احتياج دارند، غذا، آب و پناهگاه كه هر سه در اغلب موارد در زباله هاي شهري وجود دارد.
1 ـ 3 ـ آلودگيهاي آب
آب شرط اصلي ادامه حيات در جهان است، كلمه آباداني در زبان فارسي از آب گرفته شده كه خود عامل مهمي در جهت عمران و بهسازي مناطق كشور به شمار ميرود. سرعت افزايش جمعيت، بهبود سطح بهداشت و پيشرفتهاي صنعتي در سطح جهان بيش از پيش باعث محدود شدن منابع آب شده است، اما بايد قبول كرد كه دنيا تشنه است و اين تشنگي يك تصور شاعرانه و خيال نيست بلكه يك حقيقت مسلم است.
در كشور ما مسئله كمبود آب مخصوصاً چه در امر صنعت و چه در امركشاورزي مشكلات فراواني را به بار آورده است. مصرف زياد از حدّ آب در شهرها و اسرافهاي بي رويه در هر زمينه نيز تشديد كننده اين مشكل است. گرمسير بودن مناطق مختلف كشور و عدم وجود منابع آب كافي از يك سو و عدم كنترل آلودگي آب به وسيله تخليه فاضلابها و زباله هاي شهري و صنعتي از سوي ديگر تاثير زيانبخشي در اقتصاد و بهداشت جامعه ما دارد. همچنين تخليه مواد زايد جامد و مايع (زباله و فاضلابها) در محيط به وسيله جاري شدن آبهاي سطحي اعم از جويبارها، رودخانه ها و ديگر آبهاي حاصل از بارندگي به نقاط مختلف موجب انتشار آلودگي ميگردند و اين در حاليست كه متاسفانه در بعضي از شهرهاي ما دفع بي رويه زباله اكثرا به وسيله تخليه مواد به جويبارها صورت ميگيرد و يا دفن غير بهداشتي آن در سراشيبيها و ديگر اماكن كه مخالف ضوابط حفاظت آبهاي زيرزميني است انجام ميشود كه از نظر بهداشت محيط كاملاً خطرناك است. مخصوصاً اينكه محل تخليه و يا دفن در خاكهاي سبك شني و يا در حوالي رودخانه ها و چشمه سارها باشد.
1 ـ 4 ـ آلودگي خاك
زباله هاي شهري كه خود تركيبي از فضولات انساني و حيواني و بسياري ديگر از مواد زائد صنعتي و كشاورزي است، متاسفانه در آخرين مرحله دفع به خاك و يا آب منتقل ميشوند. كالاهاي مصنوعي كه از مواد پلاستيكي ساخته شده اند پس از استعمال به صورت مواد زائد تجزيه نشدني در زباله انباشته و درخاك باقي ميمانند زيرا پليمرهاي مصنوعي (نايلون) بر عكس پليمرهاي طبيعي موجود در پشم و پنبه به علت نبودن آنزيم ويژه، سالها جهت تجزيه در طبيعت به صورت خام و بدون تغيير باقي ميماند. اين مواد خود خللي در تبادل آب و هوا و ديگر عكسالعملهاي فيزيكي و شيميايي خاك بوجود ميآورند. مجاورت و يا احاطه شدن ريشه گياهان بوسيله مواد پلاستيكي در خاك سبب نرسيدن آب و غذا به ريشه گياه شده و در طي زمان در اطراف ريشه حرارت، رطوبت و خواص شيميايي كاملاً غيرمتعادلي بوجود ميآورند كه موجب ضعف رشد و يا خشكي گياه ميشوند. وجود انواع مختلف قوطيهاي كنسرو، لاستيكهاي مستعمل، لاشه هاي اتومبيل، فضولات بيمارستانها و مواد شيميايي كارخانه ها كه هم اكنون در اغلب شهرها جزو لاينفك زباله هاي شهري هستند به خارج از شهر در دامان طبيعت پراكنده و يا دفن ميشوند. نتيجه اين عمل، تجزيه هايي است كه طي ساليان دراز خطرات مهيبي را در آب و خاك منطقه بوجود آورده و موجب بيماريهاي گوناگوني در انسان و حيوان و كليه موجوداتي كه در آن منطقه زندگي ميكنند ميشود.
ازجمله امور متداول در استفاده مجدد از زباله هاي شهري، تهيه كمپوست است كه هم اكنون در بسياري از شهرهاي پيشرفته دنيا معمول است. در ايران متاسفانه بدون مطالعه در سيستم تهيه كمپوست، نوع كمپوست و امكانات مصرف، اقدام به تاسيس كارخانه هايي شده است كه نتايج حاصل، مطلوب نبوده و آلودگيهاي محيط جامعه شهري و روستايي ما را تشديد مينمايد. امروزه به علت پيشرفت صنايع سنگين و مصرف زياده از حد فلزات سنگين كه از راه هوا و زمين و آب وارد و خسارات زيادي را به بار ميآورند. Lenihan و Wainered عقيده دارند كه امروزه بيش از 60 ماده شيميايي در صنايع، مورد استفاده قرار ميگيرند كه نقش آنها در سيستمهاي حياتي گياه و حيوان، ناشناخته است. ازدياد فلزات سنگين مثل جيوه، سرب، كادميوم و آرسنيك در كمپوست و در نتيجه در خاك، باعث مسموميتهاي زياد و بيماريهاي گوناگوني در انسان ميشود.
1 ـ 5 ـ آلودگي هوا
در اين زمينه گفته ميشود احتراق مواد پلاستيكي كه متاسفانه امروزه به ميزان فراواني در زباله ها وجود دارند صرفنظر از توليد ديوكسينها گازهايي همچون گاز كربنيك، انيدريد سولفوره، گازهاي سمّي كلره و غيره مينمايد كه فوقالعاده خطرناك بوده و موجب آلودگي شديد هوا ميگردند.
شايان ذكر است كه در مناطقي كه مبادرت به ايجاد زباله سوز ميشود تعبيه هواكشهاي طويل و فيلترهاي ويژه اي كه طبق ضوابط محيط زيست قادر به جلوگيري از آلودگيهاي هوا باشند از ضروريات امر است.
گازهاي حاصل از تخميرهاي هوازي و غير هوازي در مراكز دفن زباله قادرند به طبقات زيرين خاك نفوذ كرده و اختلالاتي در خاكهاي زراعي به وجود آورند. طبق مطالعات انجام شده در نواحي نزديك به جايگاه هاي دفن زباله ميزان گاز متان (CH4) تا حدود 60 درصد و گاز كربنيك (CO2) حداكثر تا 30 درصد تاييد شده است كه قطعا در جلوگيري از رشد و نمو صحيح گياهان منطقه بي تاثير نيست.
2 ـ طبقه بندي مواد زايد جامد
عبارت مواد زايد جامد (solid wastes) به مجموعه مواد ناشي از فعاليتهاي انسان و حيوان كه معمولا جامد بوده و به صورت ناخواسته و يا غير قابل استفاده دور ريخته ميشوند اطلاق ميگردد. اين تعريف به صورت كلي در برگيرنده همه منابع، انواع طبقه بنديها، تركيب و خصوصيات مواد زايد بوده و به سه دسته كلي زباله هاي شهري، زباله هاي صنعتي وزباله هاي خطرناك تقسيم ميگردند :
2 ـ 1 ـ زباله هاي شهري
در نشريات و كتب از تعاريف و طبقه بنديهاي مختلفي براي توضيح اجزاء مواد زايد جامد شهري استفاده شده است. تعاريف ارائه شده در زير ميتواند به عنوان يك راهنما براي شناسايي اجزاء مواد زايد شهري مورد استفاده قرار گيرد (2).
زايدات غذايي
به قسمت فسادپذير زباله كه معمولا از زايدات گياهي، تهيه و طبخ و يا انبار كردن مواد غذايي به دست ميآيد، اطلاق ميشود. كمّيت پس مانده هاي غذايي در طول سال متغير بوده و در ماه هاي تابستان، كه مصرف ميوه و سبزي بيشتر است، به حداكثر ميرسد. پس مانده هاي غذايي مهمترين قسمت زباله است، چرا كه از يك سو به دليل تخمير و فساد سريع، بوهاي نامطبوع توليد كرده و محل مناسبي براي رشد و تكثير مگس و ساير حشرات و جوندگان است و از سوي ديگر به دليل قابليت تهيه كود از آن (كمپوست) حائز اهميت است. قابل ذكر است كه ميزان پس مانده هاي فسادپذير در زباله هاي شهري ايران بين 35 تا 76 درصد گزارش شده است.
آشغال
به قسمت فساد ناپذير زباله به جز خاكستر گفته ميشود. آشغال در زباله معمولا شامل كاغذ، پلاستيك، قطعات فلزي، شيشه، چوب و موادي از اين قبيل ميشود. آشغال را ميتوان به دو بخش قابل اشتعال و غيرقابل اشتعال تقسيم كرد.
خاكستر
باقيمانده حاصل از سوزاندن زغال، چوب و ديگر مواد سوختني كه براي مقاصد صنعتي، پخت و پز و يا گرم كردن منازل بكار ميرود گفته ميشود.
زايدات ناشي از تخريب و ساختمان سازي
به زايدات حاصل از تخريب ساختمان، تعمير اماكن مسكوني، تجاري، صنعتي، و يا ساير فعاليتهاي ساختمان سازي اطلاق ميشود.
زايدات ويژه
اين قسمت از زباله ها شامل مواد حاصل از جاروب كردن خيابانها و معابر، برگ درختان، اجساد حيوانات مرده و موادي كه از وسايل نقليه به جاي مانده است ميشود.
2 ـ 2 ـ زباله هاي صنعتي
زباله هاي صنعتي، مواد زايد ناشي از فعاليتهاي صنعتي هستند ومعمولا شامل فلزات، مواد پلاستيكي، مواد شيميايي و بالاخره زباله هاي ويژه و زباله هاي خطرناك هستند. كه عمل جمع آوري، حمل و نقل و دفع آنها ضوابط خاص و مقررات ويژه اي را به خود اختصاص داده است.
2 ـ 3 ـ زباله هاي خطرناك
مواد زايد خطرناك، مواد زايد جامد يا مايعي هستند كه به علت كمّيت، غلظت و يا كيفيت فيزيكي، شيميايي و يا بيولوژيكي ميتوانند باعث افزايش ميزان مرگ و مير و يا بيماريهاي بسيار جدي شوند. براساس تعريف آژانس حفاظت محيط زيست Environmental Protection Agency : EPA)) [i]زباله هاي خطرناك به مواد زايد جامدي اطلاق ميشود كه بالقوه خطرناك بوده و يا اينكه پس از طي مدت زماني موجبات خطر را براي محيط زيست، فراهم ميكنند. زباله هاي خطرناك معمولا يكي از مشخصات قابليت انفجار، احتراق، خوردگي، واكنش پذيري و سمي را دارا بوده و اغلب تحت عنوان مواد زايد راديواكتيو، پس مانده هاي شيميايي، زايدات قابل اشتعال، زايدات بيولوژيكي و مواد منفجره دسته بندي ميشوند :
از منابع عمده زايدات بيولوژيكي، بيمارستانها، آزمايشگاه ها و مراكز تحقيقات پزشكي هستند. زباله هاي بيمارستاني به دليل آنكه حاوي زايدات پاتولوژيكي، مواد زايد راديواكتيو، زايدات دارويي، مواد زايد عفوني، مواد زايد شيميايي و بعضا ظروف مستعمل تحت فشار هستند، از منابع عمده، زباله هاي خطرناك در شهرها محسوب ميشوند. تكنولوژي جمع آوري، دفع و يا احياي اين مواد در مقايسه با زباله هاي شهري و خانگي تفاوت بسيار دارد و بايد جداگانه مورد توجه قرار گيرد.
2 [/b]ـ 4 ـ زباله ها بيمارستاني
زباله هاي بيمارستاني شامل موادي هستند كه با توجه به نوع كار و وظيفه در هر بخش بيمارستاني، متفاوت ميباشند. مثلا زباله بخش عفوني يا اطاق عمل، با مواد زايد آزمايشگاه يا بخش راديولوژي، تفاوت محسوسي دارد و طبق يك بررسي، زباله بخشهاي مختلف بيمارستانها به هفت گروه تقسيم ميشوند (4):
الف ـزباله هاي معمولي بيمارستان
عموماً شامل زباله هاي مربوط به بسته بندي مواد و ديگر زباله هاي پرسنل شاغل در بيمارستان و خوابگاه هاي آنهاست.
ب ـزباله هاي پاتولوژيكي
شامل بافتها، ارگانها، قسمتهاي مختلف بدن، پنبه هاي آغشته به خون و چرك و مواد دفعي بدن همچون نمونه هاي مدفوع و ادرار و غيره جزو اين گروه از مواد زايد، محسوب ميشوند.
ج ـ مواد زايد راديواكتيو
شامل جامدات، مايعات و گازها بوده و در برخي از بخشها و آزمايشگاه هاي بيمارستانها وجود دارند كه جمع آوري و دفع آنها داراي خصوصيات ويژه اي است.
د ـمواد زايد شيميايي
شامل جامدات، مايعات و گازهاي زايد ميباشد كه به وفور در بيمارستانها وجود دارد، در بخشهاي تشخيص و آزمايشگاه ها ماحصل نظافت و ضدعفوني بيمارستان، وسايل و ابزار تنظيف و ضدعفوني به انضمام داروها و وسايل دور ريختني اطاق عمل بخش ديگري از اين فضولات را تشكيل ميدهند. مواد زايد شيميايي ممكن است خطرناك باشند. فضولات شيميايي خطرناك در سه بخش زير، طبقه بندي ميشوند:
· فضولات سمي : اين فضولات با PH كمتر از 2 (به شكل اسيدي) و بالاتر از 12 (به حالت قليايي) در زباله هاي بيمارستاني وجود دارند. بخشي از داروهاي اضافي و يا فاسد شده، جزو اينگونه فضولات به حساب ميآيند
· مواد قابل احتراق : شامل تركيبات جامد، مايع و گازي شكل
· مواد واكنش دهنده و موثر : در ساير فضولات كه تا حدودي در زباله هاي بيمارستاني، قابل تشخيص هستند.
از فضولات شيميايي بيخطر ميتوان قندها، اسيدهاي آمينه و برخي از نمكهاي آلي و معدني را نام برد. اسيدهاي آمينه و نمكهاي شيميايي نظير نمكهاي سديم، منيزيم، كلسيم، اسيد لاكتيك، انواع اكسيدها، كربناتها، سولفاتها و فسفاتها قسمتي از مواد زايد شيميايي هستند.
ه ـمواد زايد عفوني
اين مواد، شامل جِرمهاي پاتوژن در غلظتهاي مختلف هستند كه ميتوانند به سادگي منجربه بيماري شوند. منشاء آنها ممكن است پسمانده هاي آزمايشگاهي، جراحي و اتوپسي بيماران عفوني باشد. وسايل آغشته به جرمهاي عفوني در بيمارستان، شامل دستكش، وسايل جراحي، روپوش، لباسهاي بلند جراحي، ملحفه و غيره است. اين زباله ها تقريباً 10% كل زباله هاي بيمارستاني را تشكيل ميدهند. از وسايل جراحي سرنگها، اره هاي جراحي، شيشه هاي شكسته، كاردهاي كوچك جراحي و غيره را ميتوان در يك دسته بندي خاص منظور كرد.
و ـمواد زايد دارويي
شامل داروهاي پس مانده، محصولات جانبي درمان و داروهاي فاسد شده يا مواد شيميايي هستند كه تا حدود زيادي در زباله هاي بيمارستاني وجود دارد.
ز ـ ظروف مستعمل تحت فشار
ظروفي مثل قوطيهاي افشانه (آئروسُل)، گازهاي كپسوله شده و غيره كه اگر براي از بين بردن آنها از دستگاه هاي زباله سوز، استفاده گردد موجب بروز خطر ميشود زيرا در پاره اي از موارد داراي قابليت انفجار هستند.
3 ـ منبع توليد زباله هاي شهري
توجه به منابع توليد همراه با آگاهي از تركيب و نرخ توليد زباله، اساس مديريت مواد زايد جامد را تشكيل ميدهد. از بررسيهاي انجام شده در اين زمينه چنين نتيجه گيري ميشود كه نوع زباله توليد شده در هر شهر و منطقه در ارتباط مستقيم سيستم فعاليت، اماكن توليد و نحوه زندگي مردم است. وجود قطبهاي صنعتي، ساخت و سازها و ديگر عوامل توليد زباله تاثير اساسي مدفوع و تركيبات مختلف مواد زايد جامد و در نتيجه سيستمهاي مديريتي آن دارد (3).
4 ـ جمع آوري و حمل و نقل زباله هاي شهري
جمع آوري و حمل و نقل زباله يكي از مهمترين عمليات مديريت مواد زايد جامد است. طبق محاسبات انجام شده حدود 80 درصد كل مخارج مديريت مواد زايد جامد مربوط به جمع آوري زباله است. كه درصد بالايي از اين مقدار مربوط به حقوق كارگران و نيروي انساني است. به عبارت ديگر اكثريت مخارج سيستم مديريت مواد زايد جامد فقط صرف حقوق و دستمزد ميشود. به همين جهت اصلاح، بهينه سازي و مكانيزه كردن سيستم جمع آوري و حمل زباله، ضمن تسريع در عمليات، هزينه و نيروي انساني كمتري را نياز خواهد داشت. ذيلا چند مورد از سيستمهاي مختلف جمع آوري و حمل و نقل زباله كه هم اكنون در كشور ما رايج بوده و به عبارتي مناسب تشخيص داده شده است، به اختصار، بيان ميشود.
الف ـ جمع آوري زباله از كيسه هاي پلاستيكي و يا بشكه هاي مستعمل كه به عنوان ظروف نگهداري زباله مورد استفاده قرار گرفته و مبادرت به تخليه آنها در كاميونهاي زباله كش ميگردد. اين روش كه در حال حاضر در اغلب شهرهاي كشور انجام ميگيرد. در صورتيكه در خطوط جمع آوري مناسب قرار گيرد يكي از روشهاي متناسب و مفيد به حساب ميآيد.
ب ـ حمل زباله از منازل بوسيله گاريهاي دستي و انتقال مستقيم آنها به كاميونهاي سرپوشيده. در اين روش زباله هاي خانگي طبق برنامه هاي پيش بيني شده توسط كارگران تنظيف شهري از منازل جمع آوري و بوسيله چرخهاي زباله با حجم كافي به ايستگاه هاي مشخص شده در سيستم منتقل گرديده و مستقيماً در كاميونهاي زباله كش، بارگيري ميشوند.
ج ـ جمع آوري زباله از منازل و مراكز توليد و انتقال آن به جايگاه هاي موقت شهري. استفاده از اين روش عموماً در شهرهاي قديمي به علت وجود كوچه هاي تنگ و باريك، عدم دسترسي به ماشين آلات ويژه حمل و نقل و يا كمبود پرسنل تنظيف، معمول است. در اين روش زباله هاي خانگي بوسيله مامورين شهرداري با استفاده از چرخهاي زباله كه عموماً غيربهداشتي است به جايگاه هاي موقت حمل گرديده و بر روي هم تلنبار ميشوند تا بوسيله كاميونهاي زباله كش و يا هر وسيله ديگر به ترمينالهاي زباله و يا محل دفع حمل شوند.
د ـ كاربرد وانتها در حمل و نقل زباله : استفاده از وانتهاي حمل زباله كه طي چند سال اخير در بسياري از شهرهاي كشور معمول گرديده روشي است كه زباله مستقيماً از كوچه و خيابانهاي باريك برداشته شده و به ايستگاه هاي انتقال، حمل ميگردد. توصيه صريح در استفاده از وانتها منحصر به نواحي و محله هايي از شهر است كه امكان تردد براي كاميونهاي بزرگتر نباشد.
ه ـ سيستمهاي جمع آوري زباله با كانتينرهاي ثابت : (S.C.S (Stationary Container System :در اين روش كانتينرهاي مستقر در اماكن توليد زباله بوسيله مردم و يا مامورين شهرداري بارگيري ميشوند. سپس كاميونهاي ويژه حمل زباله، طبق برنامه از پيش تعيين شده به محل استقرار كانتينر حركت نموده و پس از تخليه زباله در مخزن خود، كانتينر را در محل اصلي مستقر مينمايند. زباله هاي تخليه شده از كانتينرها به ايستگاه انتقال، ترمينالهاي زباله و يا محلهاي دفع منتقل ميشوند (2).
4 ـ 1 ـ ايستگاههاي انتقال يا ترمينالهاي زباله
ايستگاههاي انتقال يا ترمينالهاي زباله كه عموماً در شهرهاي بزرگ احداث ميشوند فضاهاي مسطح و حصاركشي شده اي هستند كه در اصل براي بارگيري زباله از ماشين آلات كوچك به كاميونهاي بزرگ زباله كش مورد استفاده قرار ميگيرند.
اين تاسيسات زماني بكار گرفته ميشوند كه محل دفع نهايي از محل جمع آوري زباله فاصله زيادي داشته باشد. در چنين شرايطي حمل مستقيم زباله با ماشين آلات كوچك و كم حجم از اماكن توليد به محل اصلي دفع غير اقتصادي بوده و هزينه هاي گزافي را در بر خواهد داشت، كنترل كامل ايستگاه هاي انتقال زباله از نظر آلودگي، انتقال سريع زباله از محل به كمك روشهاي پيشرفته و نيز ترتيب فضاي سبز و گل كاري الزامي خواهد بود.
اصول كار در تهيه كود از زباله، هوادهي متناوب موادي است كه از آنها كمپوست تهيه ميشود. هوادهي علاوه بر تامين اكسيژن مورد نياز براي تجزيه مواد، باعث افزايش درجه حرارت، كنترل مگس و بوهاي ناهنجار ودر نهايت تسريع در عمل تجزيه مواد ميشود. در تهيه كود از زباله، دفع مواد غير قابل كمپوست، جداسازي مواد غيرقابل كمپوست، ميزان نياز به كمپوست، و نحوه كاربرد آن، توليد بو و كنترل آن، جنبه هاي بهداشتي و قيمت تمام شده كمپوست همگي فاكتورهايي هستند كه بايد به دقت مورد توجه قرار گيرند.
6ـ 3 ـ دفن بهداشتي زباله
دفن بهداشتي زباله عبارت است از انتقال مواد زايد جامد به محل ويژه دفن آنها در دل خاك بنحوي كه خطري متوجه محيط زيست نشود. دفن بهداشتي، يك روش موثر و ثابت شده براي دفع دائم مواد زايد است. در هر منطقه اي كه زمين كافي و مناسب وجود داشته باشد، روش دفن بهداشتي ميتواند بخوبي مورد استفاده قرار گيرد. اين روش متداول ترين روش دفع زباله در جهان است. عمليات دفن بهداشتي زباله شامل چهار مرحله زير است:
· ريختن زباله در يك وضع كنترل شده
· پراكندن و فشردگي زباله در يك لايه نازك براي حجم مواد (به ضخامت حدود 2 متر)
· پوشاندن مواد با يك لايه خاك به ضخامت حدود 20 سانتي متر
· پوشش لايه نهايي زباله به ضخامت حدود 60 سانتي متر با خاك
دفن بهداشتي زباله يك روش كاملاً قابل قبول و مطمئن براي دفع زباله هاي شهري است و به عنوان يك جايگزين در مقابل تلنبار كردن زباله مطرح است. پوشاندن مواد در دفن بهداشتي زباله به طور موثر از تماس حشرات، جوندگان، حيوانات ديگر و پرندگان با زباله ها جلوگيري به عمل ميآورد. لايه پوششي خاك همچنين از تبادل هوا و مواد زايد جلوگيري كرده و مقدار آب سطحي را كه ممكن است به داخل محل دفن نفوذ كند به حداقل ميرساند. ضخامت لايه خاكي كه براي پوشش روزانه مواد به كار ميرود بايستي حداقل 15 سانتي متر و پوشش نهايي خاك در روي شيارهاي زباله 60 سانتي متر باشد تا از نظر ايجاد و يا نشت گازهاي توليدي در اعماق و يا سطح زمين كنترل لازم به عمل آيد.
6ـ3ـ 1 ـانتخاب محل دفن زباله
انتخاب زمين مورد نياز مناسب براي دفن زباله هاي شهري، مهمترين عمل در دفن بهداشتي محسوب ميشود كه بايد با دقت كافي و همكاري ادارات و موسساتي چون حفاظت محيط زيست، بهداشت محيط، سازمان آب منطقه اي، سرجنگلداري، كشاورزي و منابع طبيعي و نيز با تشريك مساعي شهرداريها انجام شود. محل دفن بهداشتي زباله بايد حداقل به مدت 25 سال محاسبه شده و در جهت توسعه شهر نباشد. اين امر هم از نظر ايجاد ترافيك ناشي از رفت و آمد كاميونهاي زباله كش و هم از نظر مسائلي كه در اجراي عمليات در محل دفن مورد توجه است، حائز اهميت است. انتخاب نوع زمين براي طراحي دفن بهداشتي زباله و عمليات بهره برداري و نيز ابزار مورد نياز تاثير بسيار مستقيمي در اين مورد دارد. بطور خلاصه فاكتورهاي مهمي كه در انتخاب محل دفن زباله بايد مورد توجه قرار گيرند، عبارتند از توجه به بهداشت و سلامت عمومي، سطح زمين مورد نياز، توپوگرافي منطقه، مطالعات هيدرولوژي و زمين شناسي جايگاه، قابليت دسترسي به خاك پوششي مناسب، قابليت دسترسي به محل دفن، فاصله شهر تا محل دفن، رعايت جهت بادهاي غالب، زهكشي محل دفن، هزينه ها و استفاده هاي آتي از زمين و توجه خاص هر طرح جامع توسعه شهري.
6ـ3ـ 2 ـ روشهاي مختلف دفن بهداشتي زباله
روشهاي مختلف دفن بهداشتي زباله بر حسب موقعيت جغرافيايي، سطح آبهاي زير زميني و ميزان خاك قابل دسترس جهت پوشش زباله بسيار متفاوت است. قابل ذكر است كه توضيح كامل يكايك اين روشها از حوصله اين گفتار، خارج بوده و تنها با شرح كلي روشهاي مسطح، سراشيبي، ترانشه اي اكتفا ميگردد. توضيح كامل اين روشها و يا سيستمهاي ديگر دفن بهداشتي زباله در كتب و مراجع مربوطه موجود است (6).
الف ـروش دفن بهداشتي به صورت مسطح (Area Method)
از اين روش در موقعي استفاده ميشود كه زمين براي گودبرداري، مناسب نباشد در اين روش زباله ها بعد از تخليه به صورت نوارهاي باريكي به ضخامت 75ـ40 سانتي متر در روي زمين تسطيح گرديده و لايه هاي زباله فشرده ميشوند تا ضخامت آنها به 300ـ180 سانتي متر برسد. از اين مرحله به بعد روي لايه هاي آماده شده قشري از خاك به ضخامت 30ـ15 گسترده و فشرده ميشوند.
ب ـروش سراشيبي (Ramp Method)
اغلب در موارديكه مقدار كمي خاك براي پوشش زباله در دسترس باشد از روش سراشيبي استفاده مينمايند. اصولا مساعدترين منطقه براي عمليات دفن بهداشتي زباله در اين روش، مناطق كوهستاني با شيب كم است، كه خوشبختانه به وفور در كشور ما يافت ميشود. در اين عمليات جايگزيني و فشردن مواد طبقه روش قبلي صورت گرفته و خاك لازم براي پوشاندن زباله از قسمتهاي ديگر محل تامين ميگردد.
ج ـروش ترانشه اي يا گوداي (Trench Method)
اين روش در مناطقي كه خاك به عمق كافي در دسترس بوده و سطح آبهاي زير زميني به كفايت پايين است مورد استفاده قرار ميگيرد. بدين ترتيب ترانشه هايي بطول 30-12 ، عمق 4ـ1 و عرض 15ـ5/4 متر حفر ميشود. از اين پس زباله در ترانشه هايي كه از قبل آماده شده است تخليه گرديده و به صورت لايه هاي نازكي كه معمولا بين 200ـ150 سانتي متر است فشرده ميگردد.
ارتفاع اين لايه ها بايستي حداكثر 5/2-2 متر رسيده و و در صورت لزوم با قشري از خاك به ضخامت 30ـ10 سانتي متر پوشيده شوند.
7 ـبازيافت مواد
يكي از مهمترين اهداف در پردازش مواد زايد جامد، بازيافت و جداسازي تركيبات با ارزش از داخل زباله و تبديل آن به مواد اوليه ميباشد. امروزه تكنيكهاي مختلفي در جهان براي تفكيك و جداسازي اجزاي تركيبي مواد زايد جامد توسعه يافته اند كه از مهمترين اين تكنيكها ميتوان به دو روش عمده تفكيك از مبدأ توليد و تفكيك در مقصد كه ذيلا به آن پرداخته خواهد شد، اشاره كرد :
الف ـ تفكيك از مبدأ توليد
روش جداسازي و تفكيك در مبدأ يكي از مهمترين و كم هزينه ترين روشهاي جداسازي و تفكيك مواد زايد، محسوب ميشود.
در اين روش، زايدات قابل بازيافت پس از جداسازي در منزل جهت ذخيره سازي به ظروف ويژه اي كه بدين منظور در محيطهاي مسكوني، نصب گرديده اند، منتقل و سپس توسط سرويسهاي ويژه و منظم از محل توليد به محل تبديل، حمل ميگردند. يكي از محسّنات اين روش عدم اختلاط و آلودگي مواد زايد قابل بازيافت با هم و در نتيجه عدم نياز به ضدعفوني و شستشوي مضاعف و همچنين صرف هزينه هاي مازاد است.
ب ـ تفكيك در مقصد
روش جداسازي و يا تفكيك در مقصد نيز يكي ديگر از روشهاي بازيافت و جداسازي مواد زايد به حساب ميآيد. در اين روش زايدات قابل بازيافت پس از ورود به مراكز انتقال و يا دفع به توسط روش سنتي و با صرف نيروي انساني و يا توسط انواع سيستمهاي مكانيزه همانند سرند، آهن ربا، تونل باد و . . . از داخل مواد تفكيك و جداسازي ميگردند. بطور كلي هر كارخانه بازيافت و تبديل مواد زايد جامد از سه قسمت اساسي زير تشكيل شده است:
1 ـقسمت دريافت مواد
2 ـقسمت جداسازي
3 ـقسمت آماده سازي محصول و توليد
از نظر كلي تمام موادي را كه مصرف كنندگان به دور ميريزند ميتوان بازيابي كرد. در عمل بين كميت و كيفيت اين مواد تفاوت وجود دارد. موادي كه براي بازيابي و برگشت به صورت مواد اصلي نامناسب هستند موادي ميباشند كه عناصر تشكيل دهنده آنها بسيار متفاوت بوده و نامرغوب ميباشند. از اينرو مديريت مواد زايد جامد با دارا بودن اهداف مشخص در مورد مقداري از زباله كه بايد بازيابي شده و يا به روشهاي ديگر دفع تحويل گردد، قادر به ارائه سيستم مشخصي از بكارگيري و استفاده مجدد اين مواد خواهد بود. با توجه به ميزان مواد تشكيل دهنده زباله، ميزان بازيافت آنها نيز در هر كشوري بر حسب سياست گذاريها و وضعيت اقتصادي و نياز به منابع تفاوت دارد (7).
در كشور ما با وجود 20 درصد مواد بازيافتي از قبيل كاغذ، كارتن، پلاستيك، شيشه و فلزات و نيز حدود 70 درصد مواد قابل كمپوست اتخاذ سيستم بازيافت از مبدأ يك تحول اساسي در مديريت مواد زايد جامد خواهد بود. قابل ذكر است كه در حال حاضر بازيافت از زباله هاي بيمارستاني و مراكز بهداشتي ممنوع ميباشد.
8 ـراه كارهاي اساسي ويژه بهينه سازي مديريت مواد زايد جامد شهري
در اين زمينه انجام مديريت صحيح مواد زايد جامد و از آن جمله توجه به توليد زباله كمتر در محور بازيافت از مبدأ توليد، جمع آوري ودفع صحيح اينگونه مواد كه در واقع اركان اصلي بهينه سازي اين مديريت را تشكيل ميدهد از ضروريات امر است. توجه به رفاه پرسنلي، تهيه قانون صحيح و عاري از نقص مديريت پس مانده ها، وابستگي به خارج ازجمله مواردي است كه ميبايستي در برنامه مديريت زايدات شهري كشور مدنظر قرار گيرد. بدين ترتيب آنچه مسلّّم است بهره گيري از تجربه هاي كسب شده شهرداريهاي كشور طي سالهاي اخير ميباشد كه قادر است با توجه به محاسن و معايب آن راهكارهاي اساسي و خطوط اصلي روند اين مديريت را در سالهاي آتي ترسيم نمايد. به منظور احتراز از اطاله كلام، مواردي چند از راهكارهاي اساسي را كه قطعا در بهينه سازي مديريت زايدات شهري كشورمان ايران، موثر است به شرح زير خلاصه نموده، اميد است در برنامه هاي ويژه بهداشت و محيط زيست كشور مورد توجه قرار گيرد.
· انجام مطالعات لازم جهت بررسي وضعيت جمع آوري و دفع زباله در شهرهاي مختلف كشور با توجه خاص بر اصول توليد زباله كمتر
· تهيه مقدمات تدوين، ارائه و تصويب قوانين و استانداردهاي لازم در اين زمينه با توجه خاص بر مواد زايد سمي و خطرناك بويژه زباله مراكز بهداشتي درماني كشور
· برگزاري سمينارها و آموزشهاي لازم جهت كادر خدمات شهري در شهرداريهاي كشور
· تامين اعتبارات لازم جهت بهبود بهداشت محيط شهرها از طريق وزارت كشور بويژه توسعه صنايع بيوكمپوست
· انجام اقدامات اساسي در جهت تامين ماشين آلات مورد نياز به منظور مكانيزه نمودن روشهاي جديد جمع آوري و دفع مواد زايد
· انجام هماهنگيهاي لازم جهت تامين اعتبارات مورد نياز جهت احداث كارخانه هاي بيوكمپوست و بازيافت از مبدأ توليد از طريق سيستم بانكي كشور
· تهيه دستورالعملها و بخشنامه هاي لازم جهت بهبود مديريت مواد زايد جامد و جلوگيري و ممانعت از بازيافت غير بهداشتي مواد زايد در شهرها
خلاصه
كنترل مواد زايد جامد و ازجمله زباله هاي سمّي و خطرناك كه بخشي از آنرا زباله هاي بيمارستاني تشكيل ميدهد يك امر اجتناب ناپذير در مديريت زايدات شهري است. همه روزه وجود هزاران تُن زباله در شهرهاي مختلف كشور با همه تنوعي كه از نظر آلودگي دارند مسئله ايست كه با توجه به افزايش جمعيت و توسعه صنعت و تكنولوژي ميبايستي در صدر برنامه هاي بهداشت و محيط زيست كشور قرار گيرد. بدين لحاظ و باتوجه به اهميت مسئله در اين مقوله ابتدا مواردي چند از خطرات بهداشتي، نوع و ميزان زباله و سپس سيستمهاي جمع آوري و دفع، مورد توجه قرار ميگيرد. در روشهاي دفع زباله سيستمهاي كمپوست بازيافت از مبدأ و دفع بهداشتي هرچند به صورت مختصر لكن با اهميت خاصي توضيح داده شود. نكته قابل ذكر در اين است كه مطالب منتخب در اين مجموعه با توجه به محدوديتي كه وجود دارد به صورت كاملاً اختصار بيان گرديده و به علاقمندان توصيه ميشود كه در صورت نياز به منابع علمي ذكر شده در اين مبحث مراجعه فرمايند.
برهوتشان را آباد می کنیم...باشد تا شهر درونمان آرام گیرد!!