۱۳۹۱-۲-۱۶، ۰۶:۰۱ عصر
(۱۳۹۱-۲-۱۵، ۱۰:۱۸ عصر)mss89 نوشته است: خرابکاریمهندس خونت در اون شرایط حلال بوده ها! :دی
یادمه یه روز تو خونمون صبحونه که خیلی دیر به دیر داشتیم و میخوردیم،شام روز قبل رو سلف خورده بودیم اونم ساعت 6 7 بعدش دیگه چیزی نخورده بودیم تا الان که ساعت 4 یا 5ه.معمولا وقتی گشنه ای نه حال خرید داری نه حال درست کردن چیزی حالا هرجور شد ما قرعه انداختیم چی شد که رفیق ما قرار شد غذا بسازه اونم برنج با پلوپز!
یکی دیگه هم قرعه افتاد بره خرید و خلاصه در حین درست شدن غذا مشغول بازی شدیم تا یادمون بره شکممون داره سوراخ میشه.حالا مگه درست میشه!خلاصه سرتونو درد نیارم غذا بعد 1 ساعت مثلا آماده شده من و یکی از دوستامم مشغول بازی من داد اون داد آقا ما بردیم این وسط.خوشحال و شنگول رفیق دیگمون گفت غذا آماده است.این رفیقه ما عادت داشت برنج درست که میشد میزاشت تو سینک ظرف شویی با آب سرد زیرش رو سرد میکرد!!چشتون روز بد نبینه منم قبل غذا عادت به شستن دستام دارم.سرخوش بردن بودم که دیگه حال رفتن به دستشویی نبود تو همون ظرف شویی با ریکا قشنگ دستام رو شستم.داشتم میشستم بعدش که دیدم واااااااااای همه ساکت ذل زدن به من منم میخندم میگم چیهتازه فهمیدم چی شدبرنج شده آب ریکا پلو.نکشتن منو خیلی خدا رحم کرد.هیچی دیگه یه ساعت دیگه هم گرسنه موندیم تازه برنجشم خودم ساختم.
[/quote]
خدا رحممون کرد.البته از نظر روحی به دلیل ارسال فحش و جسمی با مشت و لگد خیلی اذیت شدمولی خاطره شد دیگه
خوشا به حال آن کس که در نامه عملش در زیر هر گناه یک استغفار ثبت شده باشد.مولا علی(ع)
احیانا امری بود ایمیل بهتر از پیام :)
احیانا امری بود ایمیل بهتر از پیام :)