اول سلام
دوم نه بابا کجا کی قراره جبهه بگیره. اصلا هرکی جبهه بگیره خودم حسابشو می رسم :D (اقاجان اینها شوخیه!!!! وگرنه کی شده تا حالا کسی به ما حرفی بزنه و ما بهش بگیم چرا گفتی!؟- اصلا هرکسی دوست داره بیاد حساب مارو برسه ما که حرفی نداریم)
خیلی کوچولو تو چند خط چندتا سوال طرح می کنم خوبه که رو اینها فکر کنیم، حداقل تو دل خودمون خیلی بی صدا تا کسی نشنوه
ایا نقد کردن خوبه؟ ایا ادامه نقد کردن اگر پیگیری مناسبی بشه به یه طرح جدید احتمالا نمی رسه؟
ایا جامعه ای موفقه که حتما طرحش تو دنیا برای طرح شدن مناسب باشه؟ واقعا ایا اینطوره؟ به نظرتون ایا معماری ایرانی خودمون درگذشته که در بافت شهری و خانه سازی، بعد از اسلام خیلی تاثیر گرفت ( از اسلام)، ایا این طرح که به زعم بسیاری از اساتید معماری و حتی شهرسازی، بسیار مناسب و کم نقص هست، اگر در دنیا ارائه بشه مورد توجه قرار میگیره؟ اصلا ایا ما برای دیگران زندگی می کنیم؟
شما جقدر مطالعه کردید؟ به نظرتون پایه شهرسازی چیه؟ ایا فرهنگ از زیربناهای اصلیش نیست؟ ایا فرهنگ کشورها باهم متفاوت نیست؟ ایا ارتباطی بین اشکالات و معضلات بزرگ شهرسازی و معماری و فرهنگ کپی پیست از کشورهای دیگه برقرار نیست؟ خیلی راحت بگم ایا ما خودمون ادم نیستیم؟ باید چشممون به دهن اونا باشه؟ یعنی اینقدر بدبخت شدیم؟؟؟
خب به نظر شما ایا تحقیق نشده در باره کشورمون؟ در باره معماریش؟ شهرسازیش؟ کدوم قسمتشو میخواید رفرنس بدم؟
سوال بعدی
حل یک مشکل به چه صورت هست؟ ایا اول شناخت مشکل، بعد راه حل برای اون نیست ؟(در ساده ترین حالتش).
خب ما الان باهم مشترک هستیم که معضلات رو شناختیم اما ایا در راه حل هم درست پیش میریم؟ ایا وظیفه یه دانشجو اینه بیاد تز بده؟ یا وظیفه اون استاد دانشگاه... اقای ... که همه عمرش شده فقط ترجمه اندیشه های گذشتگان اروپا و امریکا؟؟
سوال دیگه
ایا خیلی از اشکالات شما، اشکالات اجرایی نیستن؟ علم اینها تولید نشده یا اینکه شده اما به منصه ظهور نرسیده؟
و سوال اخر
ایا فکر نمیکنیم ممکنه مطلب یه مقدار پیچیده تر از این حرف ها باشه؟ همه چی ایا به صورت خطیه؟؟؟؟
در نهایت امیدوارم هم نقدهامون منصفانه تر باشه هم با لحن مهربانانه تری بگیم اگر قصد اصلاح داریم. اما اگر قصد دیگری در میان است والله اعلم...
[/quote]
سلام علیکم عزیزم!
من نگفتم که چه جامعه ای موفق شده یا نشده و اینکه شهرسازی و معماری ما حتی باستانیمون هم حرفی واسه گفتن داره یانه(که نداره)!من نمیگم که وظیفه دانشجو تئوری پردازیه!
من میگم درسته وظیفه ما تئوری پردازی نیست ولی تحقیق که هست .درست اندیشیدن و پرورش اندشه امون که هست.من مطمئنم که تو معماری و شهر سازی دنیا ما فقط در حد کشورهایی که فرهنگشون هم تیپ و تراز ماست میتونیم حرفی بزنیم اونم نه هر حرف و تزی بلکه فقط چیزایی که مختصص فرهنگ و آداب خودمونه و دلخوش کنیم به تاریخی که اونم معتبرترینشون رو همون خارجیها واسه ما نوشتن که اینم دردی رو از ما دوا نمیکنه.
ما باید سختکوشی (و ویژگیهای خوب )غربیها یاد بگیریم که بطور مثال بقول دکتر شریعتی یه دختر فرانسوی بلند میشه میره تو صحرای آفریقا تا آخر عمرش رو یه موضوع تحقیق میکنه و بعد از اونم دخترش کارش رو دنبال میکنه و تازه بعد از دونسل میاد و میگه که فلان موضوع رو در مورد مورچه های آفریقایی کشف کرده!یا میگه وقتی تو فرانسه (بعنوان مدل میگه) میخوان کتابخونه رو ببندن باید یه دانشجو رو به زور از کتابخونه بیرون کنن.
خالا بینی و بین الله اینو با خودمون و اساتیدمون مقایسه کنین.بنظر شما این تفاوتهادلیل پیشرفت علمی و سایر تفاوتهای بین ما ها نیست.من دارم میگم بیایم خودمونو تکون بدیم نه ااینکه دائم مثل پیرزنها یه گوشه بشینیم و نق نق کنیم!
ایلیا جان نه اینکه در این موارد تحقیق نشده.منم قبول دارم تحقیق شده ولی خدا وکیلی تا خالا یه تز یا نظریه درست و حسابی یا یه تحقیق درست ودرمون که پایه داشته باشه نه اینکه کپی -پیست بقیه کتابا (هر کدومش درصدی داره)دیدین؟نمیگم نیست ولی وقتی ما میتونیم موفق باشیم و تو هر کاری که میکنیم اول باشیم چرا نکنیم؟ضمنا ما درسته واسه خودمون زندگی میکنیم ولی دنیا و تحقیقات اون رو به یکپارچه شدنه!ضمنا همون تحقیقاتی که شما میفرمایین انجام شده از پایه و نظریات خودمون توش چیزی هست ؟اصلا نظریه ای تو معماری و شهرسازی داشتیم که اون تحقیقها از اونا استفاده کنن یا مثل همیشه آماده خوره نظزیات و پیرو مکاتب علمی و فکری و در مورد رشته خودمون هنری کشور های غربی بودیم.
انشاءالله که همه امون بتونیم خودمون و کشورمونو به جایی برسونیم که واقعا حقشه البته نه با یکجا نشستن و فقط حرف زدن!!!!!1
و من الله توفیق!!!!!!!!!