امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امتیازات: 3.25
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
احیا یا نوسازی بافت قدیمی؟
#11
به نظر من احیا بهتر از نوسازی چون بافت های قدیمی اکثرا ویلایی ساخته شدن و تمایل مردم ایران نیز عمدتا به این خونه ها تمایل داره و برای نوسازی آپارتمان های چند طبقه جایگزین این خونه ها میشن

آخرین ارسال های من :
    پاسخ
     سپاس شده توسط alireza ، atelieahjam ، Brightness
    #12
    به نظر من هم احیا بهتر از نوسازیه اما بستگی داره به اینکه این بافت مورد نظر به لحاظ ارزش تاریخی و هویتی در چه سطحی قرار داره. اونوقته که مشخص میشه چه رویکردی قابل اجراست. مثلا بافتی ممکنه ارزش تاریخی چندانی نداره و شرایطش طوریه که نمیشه با احیا مرمت بشه پس اینجا باید رویکرد نوسازی پیاده بشه
    آخرین ارسال های من :

    دلهای پاک خطا نمی کنند سادگی می کنند و امروز سادگی

    پاکترین خطای دنیاست

    پاسخ
     سپاس شده توسط atelieahjam ، Brightness
    #13
    به نظر من هم اگر بخواهیم نشاط و سرزندگی و چشم انداز بصری قابل توجه ای هم به محله های قدیمی بدهیم در عین اینکه همان قالب خیابان ها و کوچه ها و معابر حفظ بشه ، علاوه بر رفع نیازهای ضروزی روز که مربوط به تعریض معابر برای عبور و تردد خودروها هستش و ساماندهی گذرهای پیاده برای تردد بدون مزاحمت اهالی شهر و در نظر گرفتن فضای سبز برای شادابی و زیبایی مسیرهای طولی خیبابان ها ، بنابراین باید مقداری عقب نشینی صورت بگیره و همچنین در این عقب نشینی ها باید بفکر آیندگان و رشد جمعیت در آینده هم بود که پس از سالها شهر دوباره احساس خفگی و تنگی معابر نکنه ، آینده نگری را باید همین حالا برای نسل های آینده داشته باشیم و بافت قدیم را به بافتی همیشه جدید تبدیل کنیم و نگذاریم این بافت در آینده بعنوان بافت قدیم دوباره مورد بررسی قرار بگیره و بازهم براش هزینه بشه ، پس بهتره با یکبار فکر مناسب و صرف هزینه مناسب تمام مشکلاتش را رفع کنیم. با این دستکاری در قالب پلان شهری ، شکل و فرم شهر به یکباره اصلاح شده و برای همیشه حفظ خواهد ماند ، فکر میکنم حس تعلق هم از بین نخواهد رفت .
    آخرین ارسال های من :

    پاسخ
     سپاس شده توسط ehsan7550 ، haydariyan
    #14
    (۱۳۹۳-۲-۲، ۰۷:۰۹ عصر)atelieahjam نوشته است: به نظر من هم اگر بخواهیم نشاط و سرزندگی و چشم انداز بصری قابل توجه ای هم به محله های قدیمی بدهیم در عین اینکه همان قالب خیابان ها و کوچه ها و معابر حفظ بشه ، علاوه بر رفع نیازهای ضروزی روز که مربوط به تعریض معابر برای عبور و تردد خودروها هستش و ساماندهی گذرهای پیاده برای تردد بدون مزاحمت اهالی شهر و در نظر گرفتن فضای سبز برای شادابی و زیبایی مسیرهای طولی خیبابان ها ، بنابراین باید مقداری عقب نشینی صورت بگیره و همچنین در این عقب نشینی ها باید بفکر آیندگان و رشد جمعیت در آینده هم بود که پس از سالها شهر دوباره احساس خفگی و تنگی معابر نکنه ، آینده نگری را باید همین حالا برای نسل های آینده داشته باشیم و بافت قدیم را به بافتی همیشه جدید تبدیل کنیم و نگذاریم این بافت در آینده بعنوان بافت قدیم دوباره مورد بررسی قرار بگیره و بازهم براش هزینه بشه ، پس بهتره با یکبار فکر مناسب و صرف هزینه مناسب تمام مشکلاتش را رفع کنیم. با این دستکاری در قالب پلان شهری ، شکل و فرم شهر به یکباره اصلاح شده و برای همیشه حفظ خواهد ماند ، فکر میکنم حس تعلق هم از بین نخواهد رفت .


    تو بافت قدیمی زمان احداث بر اساس نیاز روز کالبدی مناسب شکل گرفته, فکر نمیکنید کارکردی که ما ازش میخوایم یعنی توسعه سواره رو باید از بین ببریم به جای تعریض معابر؟
    در ضمن من به شخصه نه تنها تو این دیواره های بلند حس خفگی نمیکنم که احساس امنیت هم میکنم, به قول جکبز میزارم دیوارهای بلند شهر من را در آغوش بکشد!
    تازه این معابر باریک با دیواره های بلند به دلیل اقلیم ایران و بهینه سازی محیط در مقابل نور خورشید هست!

    آخرین ارسال های من :
    پاسخ
     سپاس شده توسط Brightness ، haydariyan
    #15
    (۱۳۹۳-۲-۲، ۰۹:۲۹ عصر)shahbaz نوشته است: تو بافت قدیمی زمان احداث بر اساس نیاز روز کالبدی مناسب شکل گرفته, فکر نمیکنید کارکردی که ما ازش میخوایم یعنی توسعه سواره رو باید از بین ببریم به جای تعریض معابر؟
    در ضمن من به شخصه نه تنها تو این دیواره های بلند حس خفگی نمیکنم که احساس امنیت هم میکنم, به قول جکبز میزارم دیوارهای بلند شهر من را در آغوش بکشد!
    تازه این معابر باریک با دیواره های بلند به دلیل اقلیم ایران و بهینه سازی محیط در مقابل نور خورشید هست!

    مهندس جان از توضیحات خوب شما ممنونم ، هر چند که سواد و علم بنده یاری نمیکنه که بتونم همکلام خوبی برای شما باشم ، از این بابت معذرت می خوام .

    اما با تبادل نظر این امکان برام هست که از محضر شما و سایر دوستان کسب فیض نمایم . به هر حال بنده اینجا در محضرشما بزرگواران دارم درس پس می دهم و چیزهای جدیدی که در تخصص شماست را یاد می گیرم.

    از این دیدی که شما می فرمائید کاملا حق با شماست ، اما با در نظر گرفتن اینکه اگر توسعه سواره رو از بین بره و نخواهیم همه ی گذرها و معابر شهری را تعریض کنیم باید فکری هم برای سوارو کرد و معابری خاص در شهر براشون در نظر گرفت ، شریانهای اصلی و فرعی باید کاربری شون مشخص بشه ، البته این کار بازهم خیلی مشکل داره چون مردم همه اتومبیل دارند و باید اتومبیل ها رو به خونه هاشون ببرند و اگر نتونند در جایی که سکونت دارند با ماشین عبور کنند و فقط پیاده راه بروند به نوعی مشکلاتی پیش میاد براشون.

    از نظر اقلیمی هم که می فرمائید وجود دیوار برای بهینه سازی در همه اقلیم ها بصورت یکسان فکر نمیکنم که عمل کنه ، وجود دیوار و معابر باریک برای اقلیم های خشک و کویری مناسب و مطلوب عمل میکنه ، می تونه جلوی تابش زیاد خورشید رو بگیره و در برابر وزش بادهایی که گردو خاک با خودشون جابجا می کنند می تونه مانع این قضیه هم بشه ،‌اما نمی تونه همون عملکردها را در اقلیم شمالی ایران داشته باشه ، ما اینجا بیشتر سعی می کنیم از خورشید استفاده کنیم و از وزش بادها هم استقبال می کنیم ، ابعاد پنجره های ما در شمال ایران خیلی وسیع تر از ابعاد پنجره ها در اقلیم های دیگر هستش .

    در نتیجه فکر می کنم موضوع احیا یا نوسازی بافت قدیمی باید بر اساس شرایط اقلیمی همان منطقه در نظر گرفته بشه و نظرات کارشناسانه و مطالعات مربوطه باید طبق هر اقلیم خاصی که مورد نظر هست سنجیده بشه .

    از لحاظ تعریض معابر که عرض کرده بودم ، چون الان آنچه که در شهر خودمون می بینم واقعا غیرقابل تحمل هستش و اگر شهر در همین سایزش باقی بماند در سالهای آینده آنچنان ترافیکی شهر را اشغال خواهد کرد که واقعا جایی برای تنفس شهروندان باقی نخواهد گذاشت و این احساس خفگی و تنگی معابر از هم اکنون نیز کاملا به روشنی دیده می شود ، و برای کم کردن حجم ترافیک در خیابان اصلی شهر که تردد از روی یک پل صورت میگرفت ، ناچارا پل دیگری هم ساختند که از یکی برای رفت و از دیگری برای برگشت استفاده می کنند.

    با تشکر از راهنمایی های شما

    پاسخ
    #16
    (۱۳۹۳-۲-۳، ۱۲:۴۱ صبح)atelieahjam نوشته است:
    (۱۳۹۳-۲-۲، ۰۹:۲۹ عصر)shahbaz نوشته است: تو بافت قدیمی زمان احداث بر اساس نیاز روز کالبدی مناسب شکل گرفته, فکر نمیکنید کارکردی که ما ازش میخوایم یعنی توسعه سواره رو باید از بین ببریم به جای تعریض معابر؟
    در ضمن من به شخصه نه تنها تو این دیواره های بلند حس خفگی نمیکنم که احساس امنیت هم میکنم, به قول جکبز میزارم دیوارهای بلند شهر من را در آغوش بکشد!
    تازه این معابر باریک با دیواره های بلند به دلیل اقلیم ایران و بهینه سازی محیط در مقابل نور خورشید هست!

    مهندس جان از توضیحات خوب شما ممنونم ، هر چند که سواد و علم بنده یاری نمیکنه که بتونم همکلام خوبی برای شما باشم ، از این بابت معذرت می خوام .

    اما با تبادل نظر این امکان برام هست که از محضر شما و سایر دوستان کسب فیض نمایم . به هر حال بنده اینجا در محضرشما بزرگواران دارم درس پس می دهم و چیزهای جدیدی که در تخصص شماست را یاد می گیرم.

    از این دیدی که شما می فرمائید کاملا حق با شماست ، اما با در نظر گرفتن اینکه اگر توسعه سواره رو از بین بره و نخواهیم همه ی گذرها و معابر شهری را تعریض کنیم باید فکری هم برای سوارو کرد و معابری خاص در شهر براشون در نظر گرفت ، شریانهای اصلی و فرعی باید کاربری شون مشخص بشه ، البته این کار بازهم خیلی مشکل داره چون مردم همه اتومبیل دارند و باید اتومبیل ها رو به خونه هاشون ببرند و اگر نتونند در جایی که سکونت دارند با ماشین عبور کنند و فقط پیاده راه بروند به نوعی مشکلاتی پیش میاد براشون.

    از نظر اقلیمی هم که می فرمائید وجود دیوار برای بهینه سازی در همه اقلیم ها بصورت یکسان فکر نمیکنم که عمل کنه ، وجود دیوار و معابر باریک برای اقلیم های خشک و کویری مناسب و مطلوب عمل میکنه ، می تونه جلوی تابش زیاد خورشید رو بگیره و در برابر وزش بادهایی که گردو خاک با خودشون جابجا می کنند می تونه مانع این قضیه هم بشه ،‌اما نمی تونه همون عملکردها را در اقلیم شمالی ایران داشته باشه ، ما اینجا بیشتر سعی می کنیم از خورشید استفاده کنیم و از وزش بادها هم استقبال می کنیم ، ابعاد پنجره های ما در شمال ایران خیلی وسیع تر از ابعاد پنجره ها در اقلیم های دیگر هستش .

    در نتیجه فکر می کنم موضوع احیا یا نوسازی بافت قدیمی باید بر اساس شرایط اقلیمی همان منطقه در نظر گرفته بشه و نظرات کارشناسانه و مطالعات مربوطه باید طبق هر اقلیم خاصی که مورد نظر هست سنجیده بشه .

    از لحاظ تعریض معابر که عرض کرده بودم ، چون الان آنچه که در شهر خودمون می بینم واقعا غیرقابل تحمل هستش و اگر شهر در همین سایزش باقی بماند در سالهای آینده آنچنان ترافیکی شهر را اشغال خواهد کرد که واقعا جایی برای تنفس شهروندان باقی نخواهد گذاشت و این احساس خفگی و تنگی معابر از هم اکنون نیز کاملا به روشنی دیده می شود ، و برای کم کردن حجم ترافیک در خیابان اصلی شهر که تردد از روی یک پل صورت میگرفت ، ناچارا پل دیگری هم ساختند که از یکی برای رفت و از دیگری برای برگشت استفاده می کنند.

    با تشکر از راهنمایی های شما


    اول دوم رو میگم مطمئنا اقلیم به اقلیم فرق میکنه, اما در اقلیم سرد و خشک و گرم و خشک که عمده ایران رو تشکیل میدن جداره ها بلند و معابر باریک هستن فقط جهت گیری به آفتاب فرق داره!
    در مورد بافت شهرهای معتدل بافت قدیمی چنین حالتی نداره, بافتی که این حالت درش هست در واقع همون بافت نو ولی بی کیفیت هست! مثل بافت هایی با قدمت کمتر از حتی 20 سال در قسمت شرقی شهر رشت! این بافت هیچ مزیتی در نگهداریش نیست و کاملا باید باهاش برخورد کالبدی بشه!

    در مورد مسائل سواره منظور این نیست که کلا سواره حذف بشه بلکه به حداقل برسه اگر میزان مسیر پیاده روی به صد الی 200 متر از پارکینگ یا ایستگاه محلی کاهش پیدا کنه برای سکنه مشکلی در ترددد نیست. معابر های داخل محلی هم با باز بودنشون امکان تردد اورژانسی رو فراهم میکنن.
    با حمل و نقل عمومی خوب و سیاست های منجر به عدم امکان تردد با اتومبیل شخصی تا درب منزل یا درون منزل و راهبند های ساعتی خود به خود تعداد زیادی از مردم اتومبیل رو از زندگیشون حذف میکنن!
    استانبول نمونه چنین شهری است, سطح اشغال زمین در بافت مرکزی 100% تراکم تا 400% زمین عرض معابر فرعی 5 الی 7 متر, معابر فرعی با طول کم کاهش عرض تا 2 متر! بیشترین سرانه جمعیتی شهر در این بافت است و بیشتر تردد مردم پیاده و با استفاده از مترو و تراموا و اتوبوس و گاهها اتوبوس دریایی!
    تولید اقتصادی شهر استانبول در همین مناطق متراکم از کار مردم برابر یا 5% درآمد ترکیه و 30% در آمد ترکیه از راه توریسم در همین مناطق هست. اگر بخوام معادل کنم همین رقم برابر با کل درآمد مستقیم نفتی ایران است!
    یعنی ارزش بافت قدیمی استانبول با تمام چاه های نفت ایران برابر است!

    چنین بافتی در اصفهان به خصوص و البته تهران و تبریز و شیراز و قزوین و ..... وجود داشت صنعتگران و پیشه وران سنتی و بنگاه های اقتصادی قوی و سکونت متراکم و هم زیستی مناسب, با کوتاه بودن مسیر بین منزل و محل کار حمل و نقل پیاده بود, در اصفهان عمدتا پیش از تغییرات با دوچرخه بود!
    اگر منصفانه گاه کنیم درصد توسعه افقی شهرهای ما به دلیل نگاه فرسوده به بافت قدیمی برابر با میزان رشد جمیعیتی نیست, در مقابل بافت های با طول عمر کمتر از 30 یا 40 سال عملا کارایی لازم رو ندارن اما بافت قدیمی هدف تغییرات قرار میگیره و این بافت سرمایه ملی و قبل از همه سرمایه همون شهر هست!

    پاسخ
     سپاس شده توسط atelieahjam ، Sh.E
    #17
    (۱۳۹۳-۲-۳، ۰۶:۲۰ صبح)shahbaz نوشته است: اگر میزان مسیر پیاده روی به صد الی 200 متر از پارکینگ یا ایستگاه محلی کاهش پیدا کنه برای سکنه مشکلی در ترددد نیست. معابر های داخل محلی هم با باز بودنشون امکان تردد اورژانسی رو فراهم میکنن.
    با حمل و نقل عمومی خوب و سیاست های منجر به عدم امکان تردد با اتومبیل شخصی تا درب منزل یا درون منزل و راهبند های ساعتی خود به خود تعداد زیادی از مردم اتومبیل رو از زندگیشون حذف میکنن!

    مهندس جان از توضیحات شما ممنونم

    نظرم معطوف به شهر خودمون هست که امکانی برای این کار در کالبدش وجود نداره ، اگر به چنین خواسته ای بخواهیم برسیم باید تغییرات گسترده ای در کالبد ایجاد کنیم تا شرایط لازم برای عبور حمل و نقل عمومی بوجود بیاد ، در تهران برای اتوبوس ها خط ویژه دارند ، اگر ما هم در شهرمون خط ویژه اتوبوس راه اندازی کنیم باید تغییرات لازم را که همان تعریض معابر و شریان های اصلی شهر هستند را باید ایجاد کنیم .

    شهرهای ما شکل گرفته از دوران گذشته هستند ، دورانی که هنوز یک خودرو هم مردم به چشمشان ندیده بودند ، در ثانی اون موقع کسی در فکر طراحی شهر و محله و کالبد فیزیکی شهری نبود ، کسی از روی علم شهرسازی شهرش رو نساخت ، عده ای جمع میشدند منطقه ای را می گرفتند و تفکیک می کردند یک کوچه برای عبور خودشون و احشام و حیوانات براشون کافی بود و دو طرف کوچه هم خونه می ساختند و زندگی می کردند ، حالا این کالبدی که ساخته دست اونها بود رسیده به دست ما ، ما که دیگه اسب و قاطر نداریم ، ما ماشین داریم ، ما باید بتونیم ماشین ها رو در این معابر عبور بدهیم ،

    ما در شهرمون جایی برای ایجاد پارکینگ یا ایستگاه محلی نداریم ،‌ اگر بخواهیم این امکان را بوجود بیاریم باید اقدامات لازم را انجام بدهیم و همچنین همکاری اهالی شهر برای پذیرش این روش جدید را هم باید در نظر بگیریم.

    پدربزرگ های ما در دوران خودشون با اسب که از ضروریات زندگی شان بود تردد میکردند و هیچ وقت از زندگی شون حذف نکردند ، الان هم خودرو ها از ضروریات زندگی ما شده و ما هم هیچ وقت این وسیله را از زندگی حذف نمی کنیم ، چاره کار در حذف کردن نیست بلکه باید راه حل مناسب را برای یک هم زیستی مناسب بدون مشکل در سطح شهر بوجود بیاریم . لباسی را که مناسب اندام یک کودک دوخته شده نمی شود برای بزرگترها هم در نظر گرفت ، بزرگترها باید فکری برای خودشون بکنند که در لباس مناسب تن خود راحت زندگی کنند.

    در شهر ما یادم میاد کسی حاضر نبود در خانه های آپارتمانی زندگی کنه چون زمین و مصالح ارزان و جمعیت مناسب این شهر بود ، اما الان تغییرات بوجود اومده و در سطح شهر آپارتمان های زیادی ساخته شده و خیلی ها آپارتمان نشین شدند ، اما متاسفانه من با این نوع از آپارتمان ها راضی نیستم چون امکانات لازم را بخاطر محدودیت های کالبدی براش در نظر نمیگیرند و فاقد هرگونه امکانات جانبی هستش ، انگار آدم فقط یک چهار دیواری محصور شده داره و مجبور به این نوع زندگی در این فضای محدود هستش ، که حالا وارد بحث های صدمات روحی و روانی قضیه نمی شم که چه آسیبهای جبران ناشدنی به انسان ها وارد می کنه.

    متاسفانه از دید خودم به هر جای شهر که نگاه می کنم ضعف می بینم ، شاید از دید دیگران اینها ضعف نباشه و درست ترین حالت همین باشه ، اما چرا من ضعف می بینم رو نمی دونم و تصور دیگری از یک شهر ایده آل و از یک معماری ایده آل دارم ، شاید اشتباه از من باشه.

    با تشکر از مشاوره های خوب شما ، موفق باشید

    پاسخ
    #18
    (۱۳۹۳-۲-۳، ۰۴:۳۶ عصر)atelieahjam نوشته است:
    (۱۳۹۳-۲-۳، ۰۶:۲۰ صبح)shahbaz نوشته است: اگر میزان مسیر پیاده روی به صد الی 200 متر از پارکینگ یا ایستگاه محلی کاهش پیدا کنه برای سکنه مشکلی در ترددد نیست. معابر های داخل محلی هم با باز بودنشون امکان تردد اورژانسی رو فراهم میکنن.
    با حمل و نقل عمومی خوب و سیاست های منجر به عدم امکان تردد با اتومبیل شخصی تا درب منزل یا درون منزل و راهبند های ساعتی خود به خود تعداد زیادی از مردم اتومبیل رو از زندگیشون حذف میکنن!

    مهندس جان از توضیحات شما ممنونم

    نظرم معطوف به شهر خودمون هست که امکانی برای این کار در کالبدش وجود نداره ، اگر به چنین خواسته ای بخواهیم برسیم باید تغییرات گسترده ای در کالبد ایجاد کنیم تا شرایط لازم برای عبور حمل و نقل عمومی بوجود بیاد ، در تهران برای اتوبوس ها خط ویژه دارند ، اگر ما هم در شهرمون خط ویژه اتوبوس راه اندازی کنیم باید تغییرات لازم را که همان تعریض معابر و شریان های اصلی شهر هستند را باید ایجاد کنیم .

    شهرهای ما شکل گرفته از دوران گذشته هستند ، دورانی که هنوز یک خودرو هم مردم به چشمشان ندیده بودند ، در ثانی اون موقع کسی در فکر طراحی شهر و محله و کالبد فیزیکی شهری نبود ، کسی از روی علم شهرسازی شهرش رو نساخت ، عده ای جمع میشدند منطقه ای را می گرفتند و تفکیک می کردند یک کوچه برای عبور خودشون و احشام و حیوانات براشون کافی بود و دو طرف کوچه هم خونه می ساختند و زندگی می کردند ، حالا این کالبدی که ساخته دست اونها بود رسیده به دست ما ، ما که دیگه اسب و قاطر نداریم ، ما ماشین داریم ، ما باید بتونیم ماشین ها رو در این معابر عبور بدهیم ،

    ما در شهرمون جایی برای ایجاد پارکینگ یا ایستگاه محلی نداریم ،‌ اگر بخواهیم این امکان را بوجود بیاریم باید اقدامات لازم را انجام بدهیم و همچنین همکاری اهالی شهر برای پذیرش این روش جدید را هم باید در نظر بگیریم.

    پدربزرگ های ما در دوران خودشون با اسب که از ضروریات زندگی شان بود تردد میکردند و هیچ وقت از زندگی شون حذف نکردند ، الان هم خودرو ها از ضروریات زندگی ما شده و ما هم هیچ وقت این وسیله را از زندگی حذف نمی کنیم ، چاره کار در حذف کردن نیست بلکه باید راه حل مناسب را برای یک هم زیستی مناسب بدون مشکل در سطح شهر بوجود بیاریم . لباسی را که مناسب اندام یک کودک دوخته شده نمی شود برای بزرگترها هم در نظر گرفت ، بزرگترها باید فکری برای خودشون بکنند که در لباس مناسب تن خود راحت زندگی کنند.

    در شهر ما یادم میاد کسی حاضر نبود در خانه های آپارتمانی زندگی کنه چون زمین و مصالح ارزان و جمعیت مناسب این شهر بود ، اما الان تغییرات بوجود اومده و در سطح شهر آپارتمان های زیادی ساخته شده و خیلی ها آپارتمان نشین شدند ، اما متاسفانه من با این نوع از آپارتمان ها راضی نیستم چون امکانات لازم را بخاطر محدودیت های کالبدی براش در نظر نمیگیرند و فاقد هرگونه امکانات جانبی هستش ، انگار آدم فقط یک چهار دیواری محصور شده داره و مجبور به این نوع زندگی در این فضای محدود هستش ، که حالا وارد بحث های صدمات روحی و روانی قضیه نمی شم که چه آسیبهای جبران ناشدنی به انسان ها وارد می کنه.

    متاسفانه از دید خودم به هر جای شهر که نگاه می کنم ضعف می بینم ، شاید از دید دیگران اینها ضعف نباشه و درست ترین حالت همین باشه ، اما چرا من ضعف می بینم رو نمی دونم و تصور دیگری از یک شهر ایده آل و از یک معماری ایده آل دارم ، شاید اشتباه از من باشه.

    با تشکر از مشاوره های خوب شما ، موفق باشید


    خوب اگر واقعا قابل نگهداری نیست یا ارزشی درش نمیبینین که نگهداری بشه لزومی هم نداره!
    شهرسازی نسخه پیچی یکسان برای همه جا نداره!
    اما مثلا ماسوله هر چقدر هم مشکل حمل و نقل سواره داشته باشه با این که هیچ بنای تاریخی درش وجود نداره بافتش ارزشمند هست و نگهداری میشه!
    در مقابل رامسر با وجود چندین بنای تاریخی, بافت ارزشمندی نداره و قابل تغییر کلی هست!

    در زمینه مشکلات آپارتمان و نظر من هم به میزگرد هویت در معماری مراجعه کنید!
    با نظرتون راجع به آپارتمان های بدون مشائات کافی کاملا موافقم! و لزوما هم همه شهرها نباید آپارتمانی بشن در شهری که زمین کافی داره و مشکل توسعه افقی نداره بهتر هست آپارتمان سازی نشه!
    حتی تا درصدی از توسعه عمودی اولویت برای دو سبک مسکن تک خانوار (ویلایی) و مجتمع مسکونی با مشائات زیاد هست!
    تنها در شهر های بزرگ سبک سوم یا میانه که همون مسکن چند خانواری (آپارتمان) توصیه میشه تا بار تولید مسکن رو کم کنه!

    پاسخ
     سپاس شده توسط atelieahjam ، haydariyan ، Brightness ، najme
    #19
    (۱۳۹۳-۲-۳، ۰۵:۴۸ عصر)shahbaz نوشته است: خوب اگر واقعا قابل نگهداری نیست یا ارزشی درش نمیبینین که نگهداری بشه لزومی هم نداره!
    شهرسازی نسخه پیچی یکسان برای همه جا نداره!
    اما مثلا ماسوله هر چقدر هم مشکل حمل و نقل سواره داشته باشه با این که هیچ بنای اریخی درش وجود نداره بافتش ارزشمند هست و نگهداری میشه!
    در مقابل رامسر با وجد چندین بنای تاریخی بافت ارزشی نداره و قابل تغییر کلی هست!

    در زمینه مشکلات آپارتمان و نظر من هم به میزگرد هویت در معماری مراجعه کنید!
    با نظرتون راجع به آپارتمان های بدون مشائات کافی کاملا موافقم! و لزوما هم همه شهرها نباید آپارتمانی بشن در شهری که زمین کافی داره و مشکل توسعه افقی نداره بهتر هست آپارتمان سازی نشه!
    حتی تا درصدی از توسعه عمودی اولویت برای دو سبک مسکن تک خانوار (ویلایی) و مجتمع مسکونی با مشائات زیاد هست!
    تنها در شهر های بزرگ سبک سوم یا میانه که همون مسکن چند خانواری (آپارتمان) توصیه میشه تا بار تولید مسکن رو کم کنه!

    مهندس گرامی ، بنده با تک تک کلمات و بند بند جملات ارزشمندتان کاملا موافقم . با تشکر

    پاسخ
    #20
    سکوت تا کی!!
    17 کاربر زیر موضوع را خوانده است:
    AliReza (دیروز, ۰۴:۵۷ عصر)، Maravia (۱۳۹۳-۲-۲, ۰۲:۳۶ عصر)، FaTyJo0oN (۱۳۹۳-۱-۲۹, ۱۰:۱۳ صبح)، haydariyan (دیروز, ۰۵:۵۸ عصر)، Brightness (دیروز, ۰۶:۳۲ عصر)، atelieahjam (دیروز, ۰۶:۱۰ عصر)، shahbaz (امروز, ۰۷:۱۵ عصر)، najme (دیروز, ۰۶:۱۰ عصر)، erfki (۱۳۹۳-۱-۳۰, ۱۱:۴۶ عصر)، reza070 (۱۳۹۳-۲-۱, ۰۹:۱۷ عصر)، sardarekord (امروز, ۱۰:۰۰ عصر)، hani12 (دیروز, ۱۲:۲۹ صبح)، mitra shahrsaz (۱۳۹۳-۲-۲, ۰۲:۴۸ عصر)، EBRAHIMMILAN2012 (۱۳۹۳-۱-۲۸, ۱۱:۲۵ عصر)، arcsom (دیروز, ۰۸:۰۶ صبح)، ehsan7550 (دیروز, ۰۵:۰۱ عصر)، nikookar (امروز, ۰۸:۲۳ عصر)
    آخرین ارسال های من :

    پاسخ
     سپاس شده توسط atelieahjam


    موضوع‌های مشابه…
    موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
      مردم محوری طرح یا تخصصی بودن طرح؟ Urbanist 25 23,283 ۱۳۹۶-۸-۹، ۰۳:۵۶ عصر
    آخرین ارسال: asoa
      توسعه عمودی یا افقی ؟ Urbanist 23 22,767 ۱۳۹۳-۶-۲۱، ۰۵:۲۵ عصر
    آخرین ارسال: alireza
      سرزندگی یا دنجی؟ Urbanist 8 17,345 ۱۳۹۳-۳-۱۹، ۰۶:۰۳ صبح
    آخرین ارسال: Urbanist
    Exclamation برنامه ریزی شهری یا طراحی؟ jani501 0 1,792 ۱۳۹۳-۲-۲۷، ۰۸:۱۵ عصر
    آخرین ارسال: jani501

    پرش به انجمن:


    کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان