امتیاز موضوع:
  • 49 رأی - میانگین امتیازات: 3.06
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
فيليپ جانسون
#1
فیلیپ جانسون که بود ؟
فیلیپ جانسون در سال ۱۹۰۶ در کلیولند ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد و در طی دوران به یکی از قدرتمندترین معماران عصر بدل گشت. او نه تنها یک معمار بود، بلکه یک مورخ، نویسنده، منتقد، مدیر موزه و… نیز بود. در سال ۱۹۴۹، پس از گذشت سالیانی که به عنوان اولین مدیر موزۀ هنرهای مدرن در بخش معماری به کار خود ادامه میداد، خانه ای شخصی برای خودش در New Canaan واقع در Connecticut طراحی نمود، همان موضوع پایان نامهاش نیز بود و به خانۀ شیشه ای معروف گشت. او نشان افتخارآمیز مدرسۀ بین المللی معماری را برای نمایشگاهی در MOMA دریافت نمود.جانسون اولین ملاقات میس ون درروهه و لوکور بوزیه را به کشورش ترتیب داد. جانسون و میس آپارتمان نیویورک را طراحی نمودند، و بعدها وی تمایل خود را برای همکاری با میس در مورد ساختن آسمان خراش سیگرام نشان داد. وی در دهۀ ۵۰ در نحوۀ نگرش خود تجدید نظر نمود، اوج این مسأله در کار جنجالی و بحث برانگیز آن دوره، به نام ادارۀ کل AT&T بود، که اکنون به آن قلۀ Chippendale میگویند و در نیویورک واقع است. در سال ۱۹۶۷ با گروه معماری جان بورگی شروع به همکاری نمود و این همکاری تاسال ۱۹۸۷ ادامه داشت و محصول این ۲۰ سال خالی از شگفتیها نبود. در سال ۱۹۷۹ اولین جایزۀ پریتزکر به وی اهداء شد، در متن تقدیر از او چنین گفتند)): به خاطر توانمندی و استعدادش در کار و نحوۀ نگرش و تعهد وی در ساخته هایش، ثابت قدم بودن و کارهای عام المنفعه ای که در راستای اهداف انسانی و محیط زیستی است این جایزه به وی اهداء میگردد، او همچنانکه یک منتقد و مورخ است، مبارزی در صحنۀ معماری مدرن نیز می1;باشد، که تصمیم بر طراحی بزرگترین بناها گرفته است. فیلیپ جانسون شروع افتخار آمیزی برای پنداری ۵۰ ساله است و انرژی و روح تازه ای را در کالبد تعداد بیشماری از موزه1;ها، تئاترها، کتابخانه ها، خانه1;ها، باغ1;ها وساختارهای سازمانی دمیده است.))، در همین مراسم فیلیپ جانسون سخنرانی نیز نمود که خواندن آن خالی از لطف نیست. از سال ۱۹۸۹، جانسون تقریباً بازنشسته شد، او بیشتر اوقات خود را صرف پروژه1;های شخصی خود می1;کرد، اما هنوز هم به عنوان مشاور با گروه معماری جان بورگی همکاری داشت. جزو آخرین کارهای وی طراحی مدرسۀ جدید هنرهای زیبا در کالج استون هیل واقع در گرینزبورگ ایالت پنسیلوانیا بود.


کارهایی از فیلیپ جانسون :
International Place در بوستون، Tycon tower در ویرجینیا، Momemt Place در دالاس، ۵۳rd at third در نیویورک، NCNB Center در هیوستون، PPG در پیتزبورگ، California 101 در سان فرانسیسکو، United bank center tower در دنوار، Century Center در هند، A Water Garden در تگزاس، A Civic Center در ایلی نویز، The Crystal Catedral در کالیفرنیا، The Country Catedral Center در میامی، Glass House در کانکتی کات و …
[تصویر:  phjnsnlg.jpg] [تصویر:  Philip_Johnson.jpg]


گزیده ای از سخنرانی فیلیپ جانسون :
حرفۀ معماری دلچسب ترین حرفه;هاست و بعد از کشاورزی ضروری;ترین می;باشد، آدمی ابتدا باید بخورد، بیاشامد و سرپناهی برای زیستن داشته باشد. سپس مذهبی تا عبادت کند و خدمتگزار بعد روحانیش گردد. چه کسی در بین ما احساسی مذهبی بعد از دیدن کلیسای چارترس، مسجد جمعۀ اصفهان، پارک ریوآنجی در کیوتو نمی;کند؟ ولی برتر از آنها نقاشی و تندیسگری است که برترین هنر ما و هر فرهنگ دیگری است.
در عین حال معماری با بسیاری از حرفههای دیگر همراستاست و لازمۀ بیان تمامی ملاحظات اجتماعی میباشد، هیچ جامعۀ جدیدی بدون ساختمانهای جدید معنی ندارد. تمامی اصلاح طلبان و سوسیالیستهای کندرو مانند فرانکلین روزولت، همیشه از معماری نوین حمایت کرده اند.
با گذشت زمان تکنولوژیهای جدیدی در ساخت بناها مطرح گردید مانند آسانسور و…، تکنولوژیهای بزرگ، معماری قدرتمند را میپروراند. اینجا آرمان شهرهای خیالی که در ذهن فلاسفه جای دارد، وجود ندارد تا بتواند بر قلمرو معماری وارد گردد. در تمامی حرفهها مشکلاتی وجود دارد. هر زمان بر همقطارانم غبطه میخوردم، هنگامیکه مینوشتند، میکشیدند یا قطعهای برای موسیقی میساختند. آنها آنگونه که میخواستند زندگی میکردند، هر زمان که میخواستند کار میکردند، با مصالح سرکش، سقفهای روزنهدار و… درگیر نبودند. آنها میتوانستند خطاهای خود را بپوشانند و حتی از بین ببرند.
برای من شگفت آور نیست که سراسر تمدن با بناهایش به خاطر سپرده میشوند، وقتی به Teotihuacan در مکزیکو فکر میکنم، جایی که مردمانش به فراموشی سپرده شدهاند وحتی ردپایی از آنها نمانده است، نه چرخ دستی، نه نوشتهای و نه کتابی، نه ابزار آهنی و مفرغی، هنوز شهری از هزاران سال پیش با نگارههایش، عظیم و فراموش نشدنی به یادگار مانده است. یا شهر مذهبی مصریان با اهرامی که در نگاه آنها دارای مقام و منزلت بود، با یک خیابان اصلی تشریفاتی، عریضتر از پارک Avenue، گذرگاهی دسته جمعی با پله های زیاد و در راستای عمارات مذهبی، یک سازه و ساختار تاریخی مربوط به عصر نوسنگی که زمان و علم را به مبارزه میطلبد. حرفۀ معماری تنها فعالیت انسانی است که میتواند معجزه بیافریند.
امروزه معماری بسیاری از اصلهای انسانی را فراموش کرده است. صنعت و علم تمامی انرژی ما را اشغال کرده است. افکارمان در شعر و نثر، فلسفۀمان در کلمات و سخنان جای دارند و ماوراءالطبیعۀ ما بی خدا و بی هویت گشته است. ارزشهای زیبایمان میراثی از افکار سودگرایانۀ کلوین و جان استوارت میل هستند. امیدها و آرزوهایمان مادی گرایانه، راهمان، افکارمان بدون اسطوره، واقع گرایانه و صرفاً عملکردی گشتهاند. کلماتی مثل خدا، روح و نفس، زیبایی شناسی، نور و شکوه و تاریخ از چرخۀ زندگی خارج شدهاند و دمده شده;اند و ما باید از آنها اجتناب کنیم. ما باید کلمات سودآوری مانند هزینۀ تولید و بهرهوری و… را استفاده نمائیم.
ارزشها تغییر میکنند. هنر، اسطوره، مذهب میتوانند دوباره به کمال برسند. ممکن است به عنوان مثال بخواهیم آمریکا را از نو طراحی کنیم. به طور حتم خواهیم توانست اگر که بخواهیم. ما در مصالح و نیروی کار مهارت داریم. خدا میداند که ما نیازمندیم. محیطمان زیبا نیست، خانههایمان مناسب ما نیستند، نواحی فقیر نشینمان در غم به سر میبرند. معماری در تمامی تاریخ جهان هنر و حرفهای است که باید ناجی باشد.
معماران برای تغییرات آماده هستند. اینجا در غرب ما با میراثمان و به جای گذاشتههایمان مفتخریم. به تنهایی در این قرن فرانک لوید رایت، لوکور بوزیه، میس ون درروهه و معماران جوانی داشتیم که جزو بهترینها بوده;اند. آنها نقش بسیار ارزندهای را در این دورۀ تغییرات عظیم داشتهاند، تغییری که در راستای وارونه سازی پیش فرضهای گذشته میباشد. تفکر نوین هنر را فرا میگیرد.
در این دوران است که جایزۀ پریتزکر به عنوان نماد یک تغییر قریب الوقوع، نمود پیدا میکند. جایزههای پولیتزر و نوبل هیچگاه و در هیچ زمینه­ای به هنرمندان و هنرهای بصری اهداء نشد، چه برسد که به یک معمار. تا امشب ما هنرمندان احساس میکردیم، همراهان درجۀ دو، در جامعۀمان هستیم. دانشمندان، نویسندگان، پزشکان انسانهای مهمتری بودند که در جامعه محترم شمرده میشدند. بعد از این شب، ما آنچه که قبلاً بودیم، نیستیم، معماران میتوانند احساس سربلندی بکنند.
من شخصاً پاداشی برای خودم نمیخواهم. این هدیهای است برای حرفۀ معماری، هنری که به نام مادر تمامی هنرها میخوانیمش. در کنار کار ما، هنرهای بزرگی مثل طراحی، دکوراسیون، طراحی شهری و… قرار دارد. شاید بتوانیم در قرون بعد نقاشی و تندیس گری را برای ارتقاء زندگیمان در کارمان سهیم سازیم.
تأثیر گشایش و افتتاح چنین مراسم قدردانی و اهداء جایزه باید پیوندی به سوی زایشی نوین در دنیای توانای ما باشد. بگذارید که ما سکونتگاههایمان و بناهایمان را در صحرای خشک قلبمان دوباره بسازیم. بگذارید محیط اطرافمان را شکل دهیم، در راهی که این نسل و نسلهای بعدی به خاطر بسپارندش.
قسم به نام تمام معماران روی زمین، سپاسگزارم از Hayyat Fundation برای این جایزه که در حرفۀ ما امید این را داد که خواهیم توانست جایگاه مناسبی برای محیط انسانی در این جهان پهناور بیافرینیم.
آخرین ارسال های من :

milad arzi
پاسخ
 سپاس شده توسط atelieahjam


موضوع‌های مشابه…
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
Smile فیلیپ جانسون(power point) peyman 0 2,555 ۱۳۹۰-۴-۷، ۰۴:۱۶ عصر
آخرین ارسال: peyman
  فیلیپ جانسون nima 0 1,654 ۱۳۹۰-۱-۷، ۰۴:۰۴ عصر
آخرین ارسال: nima

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان