۱۳۹۲-۶-۹، ۰۳:۵۴ عصر
منظر مناسبتی، عینی یا ذهنی
بین جلوه بیرونی و مبنای فکری عکسالعمل ایرانیان به مناسبتها، یک پیوستگی وجود دارد. این پیوستگی بین عین و ذهن، که ریشه در تاریخ باستانی ایرانیان دارد، با مروری بر مبانی و سابقه جشنهای این سرزمین، قابل پیگیری است. اما آنچه در فرهنگ معاصر میتواند مورد مداقه قرار گیرد، نگاه دینی به این موضوع است.
با مرور منابع اسلامی، میتوان دریافت که نظر دین، در خصوص مناسبتها، اولویت ذهنیت بر عینیت است. به عبارتی هدف توجهکردن به یک مناسبت، تلاش برای تربیت روح و تزکیه نفس است. حتی تا اینجا نیز پیش رفته که چنانچه، انقلابی درونی و یا موفقیتی در رشد و کسب کمالات در دایره ذهنی، بر انسان عارض شود، میتوان آن را بهعنوان یک مناسبت تلقی کرده و نسبت به بزرگداشت آن، اقدام نمود.
در همین راستا، اعلام حال درونی، در قالب تشکیل اجتماعات و برگزاری مراسم، از جمله توجهات دین به مسئله فضای جمعی و به تبع آن هویت جمعی است. چراغانیهای گذرها و معابر و تزیینکردن عناصر شاخص شهری در اعیاد و جشنها (ملی و مذهبی)، همچنین سیاهپوشی بناها، حسینیه و اماکن مقدس، در ایام سوگواری و عزا (ملی و دینی)، از نمونههای تظاهر بیرونی فرح و حزن، در رفتار اجتماعی مسلمانان است؛ که غالباً بهصورت برنامهریزی نشده، خودجوش و مردمی صورت میگیرد.
رابطه انسان و مناسبتها
مظاهر این رابطه را میتوان در سه سطح جستجو نمود که از نزدیکترین حلقههای محیطی به انسان (خود) تا دورترین آنها (کیهان) را در بر میگیرد که مورد سوم مشخصاً موضوع مطلب پیش رو است.
1. انسان و خویشتن
هر نفس انسانی، بهواسطه حیات شخصی و تجربههای فردی، نقاطی را در تقویم زندگی خود، پررنگ کرده و بخشی از مختصات زمانی خود را بر مبنای مقیاسهای این ایام، برپا نموده است. تولد (بهعنوان ابتداییترین مبنای هویت زمانی شخصی)، ازدواج، فراغت از خدمت سربازی یا اخذ مدرک تحصیلی،... و مرگ؛ از جمله مواردی است که در زندگی تکتک افراد جامعه، بار معنایی منحصر به «فرد» دارد. این رابطه فردی، خود میتواند تا جایی پیش برود که در محیط اجتماعی پیرامون، تأثیرگذار بوده و یا تبدیل به شاخصی مناسبتی در تاریخ بشریت شود.
2. انسان و محیط طبیعی
انسان با طبیعت و مصادیق زمانی آن، بهواسطه تغییرات مشهودی که در ظواهر آن بروز میکند، رابطهای تنگاتنگ برقرار میکند. از آغازیترین لحظههای شروع یک روز (طلوع خورشید) تا طولانیترین تقویمهای زیستی طبیعت (دورههای زمین شناسی)، حضور زمان در قالب تغییراتی که در طبیعت بروز میکند، مبنایی برای رفتار آدمی به وجود میآورد.
دگرگونی چهره شهر در فصل پاییز بهواسطه تغییر رنگ برگ درختان، تهران، خیابان ولیعصر.
مأخذ :www.skyscrapercity.com
مأخذ :www.skyscrapercity.com
3. انسان و محیط مصنوع
دو رابطه پیشین بهطور ضمنی در خصوص رابطهای که انسان با محیط مصنوع برقرار میکند، حضور دارد. محیط زیست شکلگرفته بهدست انسان، محصول تعامل خویشتن او (در طی دورههای رشد علمی و شخصیتی) و حضور در عرصه طبیعت است. با این همه، ویژگیهایی که محیط مصنوع، به لحاظ در اختیار بودنش و امکان دخل و تصرف ارادی، در اختیار ما قرار میدهد، از امتیازات آن به حساب میآید. محیط مصنوع، در قالب فضاهای مثبت و منفی شهری و یا عناصر و احجام معماری، در کنار جزءفضاها و مبلمان شهری، این امکان را میدهد تا در مجموعه منظر شهری ظرفیتهایی برای ایجاد حس بهوجود آید. مبنای بهوجود آمدن زمینههای محیطی در هنرها (Urban Art) نیز برخاسته از همین قابلیتها است. از این مظاهر عینی میتوان در ایجاد و القای یک فضای مؤثر عمومی در فرهنگ شهر بهره گرفت. ظرفیتهای موجود در منظر شهری را میتوان، در قالب موارد زیر تبیین نمود :
• فضاهای شهری
میدان آزادی، فضای شهری است که به واسطه پیوند برج یادمانی آن، با تاریخ انقلاب و مراسم سالگرد پیروزی
پیوند خورده است. مأخذ : www.khabaronline.ir
پیوند خورده است. مأخذ : www.khabaronline.ir
• عناصر شهری
• اجزاء و مبلمان شهری
ایجاد ظرفیتهای جدید
در راستای مباحث فوق، میتوان از ظرفیتهای بالقوهای که در فضاهای شهری وجود دارد، استفاده نمود. ابزارهای جدید در پردازش جلوههای بصری (آبنماهای موزیکال، آتشبازیها، برجهای نوری و ...) در کنار عناصر جدید و مدرن شهری، فرصتهایی را برای روزآمدکردن سنتهای رایج در منظر شهری مناسبتی بهوجود میآورند.
ضمناً، رفتارهای جدید اجتماعی و مکانهای متناظر با آنها، خلأهای موجود فرهنگی در شهرها است که تاکنون با برخوردهای غیر برنامهریزی شده و بهصورت دست دوم، در مناسبتها از آنها استفاده میشود. ساختمانهای شاخص دولتی و عمومی، سالنهای اجتماعات چندمنظوره، یادمانهای دفاع مقدس که در دوران پس از جنگ ساخته شده است، سالنهای ورزشی و استادیومها، پارکها وتفرجگاههای درون و بیرون شهری و .... از جمله مواردی است که کمابیش با توجه به ظرفیتهای کالبدی، حسی یا ... به فراخور ایام، مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
جشنهای نیمه شعبان، که بهصورت سنتی در شهر برگزار میشدند، با حضور عناصر جدید شهری، ظرفیتهای جدیدی را برای جلوه در منظر شهری، یافتهاند، تهران. مأخذ : www.ggpht.com
طول عمر سیمای مناسبتی
در برخوردهای مناسبتی، به ویژه در مواردی که ظرفیت بالقوهای، فرصتی را برای بروز اتفاق در منظر شهری فراهم میآورد، عناصری بهوجود میآید که به لحاظ توقعی که از پایایی آنها میرود، قابل دستهبندی به دو گروه زیر است :
عناصر ماندگار :
عناصری که بهمنظور یادمان رویدادی خلق میشود و در همین راستا، با مواد و مصالح ماندگار و طرحهای شایسته شکل میگیرد.
عناصر موقت :
در شرایطی که توان مالی در حد خلق اثری ماندگار نیست؛ محیط، ظرفیت پذیرش عملکرد دایمی یا عنصر کالبدی ماندگاری را ندارد و یا اینکه اساساً، مناسبت و رویدادها و رفتارهای متناظر با آن، با رویکردی کوتاهمدت، مورد توجه قرار میگیرد؛ موضوع خلق عناصر موقتی که پس از گذشت بهانه و موضوعیت ایجادشان، برچیده میشوند، منجر به خلق عناصر موقت میشود. در این میان، قاعده حضور موقتی برخی از این عناصر، بر هم میخورد و یک عنصر برچیدنی، به عنصری برجای ماندنی تبدیل میشود . علت این امر را میتوان در قوت هنری اثر خلق شده، پشتوانه مهندسی یا کیفیت بالای مصالح بهکار رفته در امر ساخت، پیوند عمیق آن با فضای عمومی جامعه و قوت مناسبت مرتبط و عدم تأمین خلأ بصری و یا کالبدی متناظر با آن در منظر شهری دانست. نمونه این برخورد را میتوان در برج ایفل یافت که به بهانه نمایشگاه اکسپوی فرانسه و بهطور موقت ساخته شد ولی عنصری ماندگار و تبدیل به نماد شهر پاریس شد.
وابستگی مکانی اجزای شهری
همانطور که اشاره شد، مبلمان یا اجزای شهری، در موقعیت مکانی خود با مخاطب ارتباط برقرار میکنند؛ اما مواردی هم وجود دارد که مبلمان شهری، به لحاظ موقعیت، وابسته به مکانی خاص نیست. در مناسبتهایی که برخوردهای اجتماعی پویا و متحرکی را در پی دارند و رفتارهای مناسبتی که ماهیتاً متحرک هستند (از قبیل انواع کارناوالها، تشییع جنازه و حمل تابوت و...)، عنصر شهری مناسبتی، متحرک و فارغ از مکان است. همچنین هنگامی که گروههای بهرهبردار، در مقاطع زمانی و مکانی مختلفی به مبلمان مربوطه نیاز پیدا میکنند، حضور عنصر شهری متحرک، در برآوردهکردن نیاز شهری کارایی بیشتری را دارا است.
دستههای عزاداری مردم سیاهپوش به دور درخت کهنسال، از مؤثرترین چهرههای شهر در ایام سوگواری محرم است.
عکس : علی عاشوری.
عکس : علی عاشوری.
مردم و منظر مناسبتی
نباید نقش مردم در مناسبتها را در ایجاد یک منظر شهری عمومی، نادیده گرفت. مردم، در قالب فردی، جزء عناصری هستند که بر محیط اطراف خود تأثیرگذارند. در عین حال وقتی در قالب جمع، حضور پیدا میکنند، تودهای غالب را شکل میدهند که فضای حسی مشترکی را هم بین خود و هم برای بینندگان بهوجود میآورند (به عنوان مثال : تفت).
فارغ از پتانسیلهای محیطی، صرف حضور مردم بر اساس وحدتی که میان آنها بهوجود آمده، منجر به شکلگیری منظر شهری میشود. این وحدت میتواند ناشی از یک هدف مشترک باشد (مثل راهپیماییها) که در کنار آن، وحدت گفتاری، رفتاری و ظاهری هم مؤید و مکمل آن میشود.
جمعبندی
موضوع مناسبتها در تاریخ فرهنگی ایران، پا به پای قدمت شهرهای آن، در پیوند با منظر شهری، پیش آمده است و در حقیقت، آنچه مایه ماندگاری مناسبتها و مراسم شده است، مظاهر عینی بوده که تبلور ذهنیتهای مرتبط شده است.
پیوند میان این عناصر و آرایهها با مفاهیم مرتبطشان در قالب وحدت معنا و ماده در فرهنگ سنتی ایران، برجای بود. ابزارها و نیازهای جدید، با خود، رفتارها و اقتضائات جدید را به همراه آورده است و این در حالی است که سرعت تغییر و دگرگونی مایهها و مفاهیم فرهنگی و رفتارهای متناظر آنها، به قدری است که کالبد شهری، نمیتواند پا به پای آنها پیش آید؛ لذا خلأ همراهی منظر شهری با ایام احساس میشود. مهندسی و مدیریت فرهنگی در این مقطع، میتواند با حضوری سنجیده به منظر شهری معاصر روحی دوباره و در واقع پویاییِ مبتنی بر نیاز جامعه عطا کند.
نویسنده : جلال محدثی/ کارشناس ارشد معماری منظر/ jalal.mohaddesi@gmail.com
مأخذ : مجله تخصصی معماری منظر ، شماره دهم ، شهریور 1389.
If you don't like where you are,change it! you're not a tree
Jim Rohon
Jim Rohon