۱۳۹۱-۱-۱۱، ۰۹:۳۷ عصر
ممنون مهندس بابت بحث خوبی که شروع کردین.من صاحب نظر نیستم ولی نظر میتونم بدم
**
این مساله برای هر شهر و مکانی میتونه متفاوت باشه!به چه شکل؟!مثلا فرض کنید شهری مثل مشهد با شهری چون تهران و شهرهای شمالی با شهرهای جنوب و غرب کشور متفاوتند.در شهرهای شمالی که تخصص خود منهخود شهرها از سکنه خالی میشن و همه نگیم اکثر قریب به اتفاق به دشت و کوه و جنگل و یا دریا میروند.این مساله ترافیک شهری را به همراه ندارد و بالعکس در شهر تهران چون مناطق گردشی در خود شهر و یا اطراف شهر است تاثیر آنها بر شهر بسیار و مشکلات ترافیکی بسیار محسوس است.و همچنین جمعیت مسافرینی که به شهرهای شمالی آمده و به طبیعتی که بکر است میروند و کسی نیست که نظارتی کند و محیط زیستی که اگر رعایت آنها نباشد آسیب خواهد دید و در طرف دیگر پارک های شهر تهران که دایما در حال استفاده هستند و بسیار مورد توجه در این روز.اگر بخواهیم مسایل را دسته بندی کنیم و مورد به مورد نام ببریم در این روز این موارد مشخص تر و روشن تر است:
-مسایل ترافیکی:این قسمت را تخصص ندارم ولی چون شهرسازی دستی در تمامی رشته ها داره میشود مسایلی را مطرح کرد.اگر مساله ترافیکی و بار ترافیکی را به سیم برق و استفاده چند وسیله برقی از آن تشبیه کنیم کار بدی نکرده ایم.ظرفیت پایین این کابل و برق مصرفی بالا منجر به کم آوردن آن می شود و در ترافیک نیز گره خوردن و مسایل روانی ای که به همراه داره.برای این قسمت سیم های باریکتر و کم مصرف در طول سال رو پیشنهاد میدم.یعنی راه های کناری و راه های جانبی ای باشند که اون مقصد رو پوشش بدنومیشه این کار رو کرد.مثلا ۲۰۰۰ تنکابن با همین مشکل روبرو هست و راه کوهستانی ۲۰۰۰(منطقهی جنگلی و تفریحی)به دلیل داشتن پلیس راه تک مسیره است و قابلیت افزایش خط وجود داره و با اینکه راه الموت به شهسوار تاسیس شده و در حال تکمیله فکری به حال اون نشده.قرار دادن ماشین های حمل و نقل عمومی هم سفارش میشه.
-مسایل زیست محیطی:این مساله نیاز به توضیح نداره.همه آگاهیم از این بلایا و مدیریت شهری در این قسمت هم با فرهنگ سازی و هم با پخش کیسه و این حرفا میتونه جلوی این کار رو بگیره.البته باید دونست که مثلا منطقه سراوان رشت همواره مورد هجوم زباله های شهریست و بوی نامطبوعی داره و کسی که برای تفریح میره اونجا اگه این وضع رو ببینه برای حفظ اون تلاشی نخواهد کرد.پس برای فرهنگ سازی این مساله اول مدیریت باید اصلاح بشه و خودش مرتکب اشتباه اینچنینی نشه!
-مسایل روانی و تربیتی:هممون میدونیم بودن در جمع و آشنایی با محیط های اینچنینی نعمتیه که نباید ازش براحتی گذشت و نادیده گرفت و حتما باید قغنیمت بدونیمش.کودکان در این مکان ها بزرگ میشوند و با طبیعت آشنا شده و نوع عمل بزرگسالان روی آنها تاثیر خواهد گذاشت و همچنین خود طبیعت اثری مفید بر روحیه انسان ها داره.پس تا جایی که میشه به قول دوستمون باید تبلیغات مکان های تفریحی در شهر زده بشه.آدرس ها بخوبی نوشته شده و هدایت مسافرین بخوبی انجام شود تا اتلاف وقت و انرژی و سرگردانی در خیابان...نباشد.محل پارک ماشین بایستی مشخص باشد مخصوصا در شهر تهران و پارک های شهری.زیرا جنگل به محل پارک آنچنان نیازمند نیست.مسایل اخلاقی و احترام به حقوقدیگران نیازمند آموزش است که وظیفه مدیریت شهری در این قسمت هم قابل توجه است.
مسایل متفرقه ی زیادی هم وجود داره .تا همینجا بسه خسته شدم.دوستان هم نظر بدهند تا بعد.
-مسایل خدمات رسانی رو هم بگم: مدیریت شهری برای خدمات رسانی در این روز بایستی تلاش مضاعف کرده و از مدتها قبل آمادگی برای چنین روزی را داشته باشند.خدمات رسانی به مسافران در داخل شهر-در محیط تفریحی-خدمات حمل و نقلی-خوراک-بهداشتی و ... .
**
این مساله برای هر شهر و مکانی میتونه متفاوت باشه!به چه شکل؟!مثلا فرض کنید شهری مثل مشهد با شهری چون تهران و شهرهای شمالی با شهرهای جنوب و غرب کشور متفاوتند.در شهرهای شمالی که تخصص خود منهخود شهرها از سکنه خالی میشن و همه نگیم اکثر قریب به اتفاق به دشت و کوه و جنگل و یا دریا میروند.این مساله ترافیک شهری را به همراه ندارد و بالعکس در شهر تهران چون مناطق گردشی در خود شهر و یا اطراف شهر است تاثیر آنها بر شهر بسیار و مشکلات ترافیکی بسیار محسوس است.و همچنین جمعیت مسافرینی که به شهرهای شمالی آمده و به طبیعتی که بکر است میروند و کسی نیست که نظارتی کند و محیط زیستی که اگر رعایت آنها نباشد آسیب خواهد دید و در طرف دیگر پارک های شهر تهران که دایما در حال استفاده هستند و بسیار مورد توجه در این روز.اگر بخواهیم مسایل را دسته بندی کنیم و مورد به مورد نام ببریم در این روز این موارد مشخص تر و روشن تر است:
-مسایل ترافیکی:این قسمت را تخصص ندارم ولی چون شهرسازی دستی در تمامی رشته ها داره میشود مسایلی را مطرح کرد.اگر مساله ترافیکی و بار ترافیکی را به سیم برق و استفاده چند وسیله برقی از آن تشبیه کنیم کار بدی نکرده ایم.ظرفیت پایین این کابل و برق مصرفی بالا منجر به کم آوردن آن می شود و در ترافیک نیز گره خوردن و مسایل روانی ای که به همراه داره.برای این قسمت سیم های باریکتر و کم مصرف در طول سال رو پیشنهاد میدم.یعنی راه های کناری و راه های جانبی ای باشند که اون مقصد رو پوشش بدنومیشه این کار رو کرد.مثلا ۲۰۰۰ تنکابن با همین مشکل روبرو هست و راه کوهستانی ۲۰۰۰(منطقهی جنگلی و تفریحی)به دلیل داشتن پلیس راه تک مسیره است و قابلیت افزایش خط وجود داره و با اینکه راه الموت به شهسوار تاسیس شده و در حال تکمیله فکری به حال اون نشده.قرار دادن ماشین های حمل و نقل عمومی هم سفارش میشه.
-مسایل زیست محیطی:این مساله نیاز به توضیح نداره.همه آگاهیم از این بلایا و مدیریت شهری در این قسمت هم با فرهنگ سازی و هم با پخش کیسه و این حرفا میتونه جلوی این کار رو بگیره.البته باید دونست که مثلا منطقه سراوان رشت همواره مورد هجوم زباله های شهریست و بوی نامطبوعی داره و کسی که برای تفریح میره اونجا اگه این وضع رو ببینه برای حفظ اون تلاشی نخواهد کرد.پس برای فرهنگ سازی این مساله اول مدیریت باید اصلاح بشه و خودش مرتکب اشتباه اینچنینی نشه!
-مسایل روانی و تربیتی:هممون میدونیم بودن در جمع و آشنایی با محیط های اینچنینی نعمتیه که نباید ازش براحتی گذشت و نادیده گرفت و حتما باید قغنیمت بدونیمش.کودکان در این مکان ها بزرگ میشوند و با طبیعت آشنا شده و نوع عمل بزرگسالان روی آنها تاثیر خواهد گذاشت و همچنین خود طبیعت اثری مفید بر روحیه انسان ها داره.پس تا جایی که میشه به قول دوستمون باید تبلیغات مکان های تفریحی در شهر زده بشه.آدرس ها بخوبی نوشته شده و هدایت مسافرین بخوبی انجام شود تا اتلاف وقت و انرژی و سرگردانی در خیابان...نباشد.محل پارک ماشین بایستی مشخص باشد مخصوصا در شهر تهران و پارک های شهری.زیرا جنگل به محل پارک آنچنان نیازمند نیست.مسایل اخلاقی و احترام به حقوقدیگران نیازمند آموزش است که وظیفه مدیریت شهری در این قسمت هم قابل توجه است.
مسایل متفرقه ی زیادی هم وجود داره .تا همینجا بسه خسته شدم.دوستان هم نظر بدهند تا بعد.
-مسایل خدمات رسانی رو هم بگم: مدیریت شهری برای خدمات رسانی در این روز بایستی تلاش مضاعف کرده و از مدتها قبل آمادگی برای چنین روزی را داشته باشند.خدمات رسانی به مسافران در داخل شهر-در محیط تفریحی-خدمات حمل و نقلی-خوراک-بهداشتی و ... .
خوشا به حال آن کس که در نامه عملش در زیر هر گناه یک استغفار ثبت شده باشد.مولا علی(ع)
احیانا امری بود ایمیل بهتر از پیام :)
احیانا امری بود ایمیل بهتر از پیام :)