۱۳۹۰-۱-۳، ۱۱:۲۰ صبح
[font=tahoma][font=tahoma]حرف ب
باجه:نوعی پنجره.
باد پیچ,بادپروا,بادهنج: ( هنج به معنای کشیدن)ترکهایی که جهت گرفتن باد در تاق ایجاد می گردد,به بادگیر هم گفته می شود.
بالاخانه:فضای بالای سردر,فروار یا مهمانخانه.
بالاطاقچه:طاقچه بالای اتاق که جهت قرار دادن اشیاء مورد استفاده کم بوده است.
باهو:قسمتی از در بین دماغه و قابهای داخلی.تخته های عمودی بین قاب و چارچوب.
برزن:محله اصلی شهر.
بَرزه:کلیه اعمالی که در تهیه نقشه و ماکت انجام می گرفت.
برزن:محله اصلی شهر.
برسو-برساو:اطاف چیزی را سائیدن,ساده کردن,پرداخت کردن,در سرزمین ما در گذشته چیزهای مفید را از سایرین گرفته,بعد از برطرف کردن کاستی و وفق دادن آن با زندگی خود,از آن استفاده می کرده اند.برساو معادل استیلزاسیون است.
بروَار:دو طرف میانوار,اگر سه دهانه داشته باشیم دهانه های کناری را گویند.
برنَخَش:نیم چفدهایی هستند که در قسمت چپیره ی گنبد بعد از چفدهای هشت گوش موجود امده قرار می گیرند و روی انها پای چفدهای شانزده ضلعی می نشینند,اجزای دو چفد همراه هم به صورتی که یکی برجسته و دیگری تورفته باشد.
بریده:بخشی از کاریز که از راه اصلی به خانه ها کشیده شده بود و برای برداشتن آب مورد استفاده قرار می گرفت.
بستو:نوعی قوس بیضی شکل است که در ساخت گنبد استفاده می شود و نسبت فاصله ی کانونی به دهانه آن 4 به 3 است.
بَشن:دیوارهای زیر گنبد,فضای زیر گنبد.
بنار:میزان کردن,مرتب کردن,نظم دادن,بنارش یا گنارش نیز گفته می شود.
بُنه گاه:محل تجمع اهالی روستاها در جوار آی,در باغ,محلی با درختان سایه دار برای پذیرایی مهمان در تابستان.
بوم آورد: از محل,حاصل خود محل,دست دهنده خود محل,مصالح بوم آورد یعنی مصالحی که از خود محل باشد.
بیرونی خانه: مهمانخانه.
بیز : نوعی چغد یا طاق بیضوی
بینه: رختکن حمام.[/font]
باجه:نوعی پنجره.
باد پیچ,بادپروا,بادهنج: ( هنج به معنای کشیدن)ترکهایی که جهت گرفتن باد در تاق ایجاد می گردد,به بادگیر هم گفته می شود.
بالاخانه:فضای بالای سردر,فروار یا مهمانخانه.
بالاطاقچه:طاقچه بالای اتاق که جهت قرار دادن اشیاء مورد استفاده کم بوده است.
باهو:قسمتی از در بین دماغه و قابهای داخلی.تخته های عمودی بین قاب و چارچوب.
برزن:محله اصلی شهر.
بَرزه:کلیه اعمالی که در تهیه نقشه و ماکت انجام می گرفت.
برزن:محله اصلی شهر.
برسو-برساو:اطاف چیزی را سائیدن,ساده کردن,پرداخت کردن,در سرزمین ما در گذشته چیزهای مفید را از سایرین گرفته,بعد از برطرف کردن کاستی و وفق دادن آن با زندگی خود,از آن استفاده می کرده اند.برساو معادل استیلزاسیون است.
بروَار:دو طرف میانوار,اگر سه دهانه داشته باشیم دهانه های کناری را گویند.
برنَخَش:نیم چفدهایی هستند که در قسمت چپیره ی گنبد بعد از چفدهای هشت گوش موجود امده قرار می گیرند و روی انها پای چفدهای شانزده ضلعی می نشینند,اجزای دو چفد همراه هم به صورتی که یکی برجسته و دیگری تورفته باشد.
بریده:بخشی از کاریز که از راه اصلی به خانه ها کشیده شده بود و برای برداشتن آب مورد استفاده قرار می گرفت.
بستو:نوعی قوس بیضی شکل است که در ساخت گنبد استفاده می شود و نسبت فاصله ی کانونی به دهانه آن 4 به 3 است.
بَشن:دیوارهای زیر گنبد,فضای زیر گنبد.
بنار:میزان کردن,مرتب کردن,نظم دادن,بنارش یا گنارش نیز گفته می شود.
بُنه گاه:محل تجمع اهالی روستاها در جوار آی,در باغ,محلی با درختان سایه دار برای پذیرایی مهمان در تابستان.
بوم آورد: از محل,حاصل خود محل,دست دهنده خود محل,مصالح بوم آورد یعنی مصالحی که از خود محل باشد.
بیرونی خانه: مهمانخانه.
بیز : نوعی چغد یا طاق بیضوی
بینه: رختکن حمام.[/font]
منبع:
سایت ایران okb
[/font]سایت ایران okb
منم شهرسازی که می سازمت ، چو ایران جدم کوروش