۱۳۹۱-۲-۲۹، ۰۷:۳۵ عصر
تعاريف مديريت شهري-تعريف UMIC از مديريت شهري
در منابع گوناگون تعاريف مختلفي براي مديريت شهري ارائه شده است. تعریف umic از مدیریت شهری در انتهاي تعاريف ذكر شده است. تعريف 1: مدیریت یعنی کار کردن با افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان. وظایف مدیریت عبارتند از برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و ايجاد انگیزش. تمامی این وظایف برای مدیریت شهری نیز متصور است. مدیریت شهری باید برای شهر برنامهریزی کند، فعالیتهای شهر را سازمان دهد، بر فعالیتهای انجام شده نظارت کند، حتی برای انجام بهینه امور، انگیزش لازم را در سازمان مدیریت شهری و سایر سازمانها و شهروندان ایجاد نماید. به نقل از پاولهوس و کنت ایچ بلانچارد: معمولاً مدیریت شهری به عنوان زیر مجموعهای از حکومت محلی تعریف شده و شهرداری خوانده می شود. همچنین مدیریت شهری به مثابه سيستمي است که دارای ورودیها و خروجیهای مشخصی باشد. تعريف 2: استرن (steren) در سال 1993 طی مقاله ای در نشریه شهرها( Cities)بیان می کند که اصول کلی برای فهم مدیریت شهری وجود ندارد و مفهوم اصلی این واژه بسیار گیج کننده است. مدیریت شهری با توجه به سلیقه ها، ادارک افراد و همچنین اقتضای سیاسی – اجتماعی زمانهای مختلف معانی متفاوت داشته است. چنانچه ما در زمان کنونی نیز این اختلاف معانی ومفهوم را کاملا شاهد هستیم. از نظر بانک جهانی مدیریت شهری یک فعالیت شبه تجاری برای دولت هاست. به عبارت دیگرمدیریت شهری یعنی اداره امور شهری و کارایی بیشتر برای استفاده از وام های بانک جهانی می باشد. بعضی اوقات مدیریت شهری بعنوان ابزاری برای اجرای سیاستگذاریهای شهری در نظر گرفته می شود که به مفهوم علم اداره جامعه می باشد. منبع :نوشته شده توسط جلال نعمت اللهي [color=black dir=LTR] [/color]
مندرج در umic تعريف 3: مديريت شهري عبارت است از اداره امور شهر بهمنظور ارتقاء مديريت پايدار مناطق شهري در سطح محلي با درنظر داشتن، و تبعيت از اهداف سياستهاي ملي، اقتصادي و اجتماعي کشور است. تعريف 4: مديريت شهري عبارت است از يک سازمان گسترده، متشکل از عناصر و اجزاء رسمي و غيررسمي موثر و ذيربط در ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي و کالبدي حيات شهري با هدف اداره، کنترل و هدايت توسعه همه جانبه و پايدار شهر مربوطه است. تعريف 5: تعريف تخصصي ديگري عبارت است از مديريت شهري بهعنوان چارچوب سازماني توسعه شهر به سياستها، برنامهها و طرحها و عملياتي اطلاق ميشود که در پي اطمينان از تطابق رشد جمعيت با دسترسي به زيرساختهاي اساسي مسکن و اشتغال هستند. براين اساس، کارآيي مديريت شهري وابستگي مشخصي به عوامل زمينهاي از قبيل ثبات سياسي، يکپارچگي اجتماعي و رونق اقتصادي و نيز عوامل ديگري از قبيل مهارت و انگيزههاي سياستمداران و اشخاص استفادهکننده از اين سياستها دارد. تحت اين شرايط چارچوب و ويژگيهاي سازماني حکومت و مديريت شهري بهويژه نقش اجرايي بخش دولتي و عمومي در آن، تاثير بسيار تعيينکنندهاي در موفقيت آن ايفا ميکند. [b]تعريف [/b]UMIC از مديريت شهري : [b]مديريت شهري عبارت است از اداره امور شهر به منظور ارتقاء شاخص هاي زندگي شهري در ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي با [/b]همكاري كليه اجزاء رسمي و غيررسمي موثر و ذيربط (اعم از بخش خصوصي و دولت ؛ قواي سه گانه و مردم) با رهبريت شهرداري و با هدف دستيابي به توسعه همه جانبه و پايدار شهري و با عنايت كلي به اهداف و سياستهاي كلان کشور.
در منابع گوناگون تعاريف مختلفي براي مديريت شهري ارائه شده است. تعریف umic از مدیریت شهری در انتهاي تعاريف ذكر شده است.
مندرج در umic