+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: چیدمان جدید ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1592)
+--- انجمن: گفتگوها (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1600)
+---- انجمن: گفتگوی آزاد (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1700)
+---- موضوع: یه روز یه مهندسه.... (/showthread.php?tid=21158)
صفحه‌ها:
1
2
یه روز یه مهندسه.... - marziyeh.b - ۱۳۹۳-۲-۱۵
یاد ایام جوانی یاد باد
البته ما ک هنوز جونیم شما رو نمی دونم
قصد داریم توی تاپیک در کنار هم از خاطراته جالبی که برامون اتفاق افتاده را بگیم،تو محیط دانشگاه،خوابگاه یا حتی محیط کار
پس شما دوست عزیز خاطره خودتو بنویس...
البته همین جوری نیست که بیای خاطره تو تایپ کنی بری نههههههههههه جایزه هم میدیم ولی به خاطره ای که بیشترین سپاس را دریافت کنه
پس عجله کن...یک تشکر هم از دوستای عزیزم برایتنس،متین،لیلا و حامد
RE: یه روز یه مهندسه.... - alireza - ۱۳۹۳-۲-۱۵
بالاخره باید یکی شروع کنه
اگر شروع نمی کنید تا خودم شروع کنم
مهندسین متین،لیلا،مجتبی،ابراهیمی،برایتنس،ندا،کمال،زهرا،سارا،و دهها عضو لاین و ایران شهرساز
RE: یه روز یه مهندسه.... - sardarekord - ۱۳۹۳-۲-۱۵
استاد نازنازی برداشت بناهای تاریخی!
ترم اول کارشناسی بودم(ناپیوسته) اولین جلسه رفتیم نشستیم سر کلاس آقای ... همینکه اومد داخل یکی از بچه ها اون عقب گفت برپا آقا معلم اومد.این آقای معلم مام دراومد که این سبک بازیا چیه شما الآن باید بچت اینجا نشسته باشه نه خودت!اینو گفتو زد بیرون بره تو استراحت اساتید بشینه.ماهم گفتیم اینو بریم بیاریم از همین اول باهامون بد نشه.رفتیم باهزار تمنا و خواهش که حالا شما بگذر.اینم گفت نه اونی که این حرفو زده بیاد معذرت بخواد از من(حالا این یه تیکه که حتما باید اون بیاد از من معذرت بخواد رو داشته باشید)اونم خانومم گفت من عمرن این کارو نمیکنم.خلاصه استادو راضی کردیم آوردیمش سر کلاس و این شروع کرد در باره بناهای تاریخی اروپا حرف زدن 10 دقیقه گذشت و یکی از بچه ها که این جک کلاس بود اومد داخل همون لحظه اول گفت استاد اتفاقا همین وسط شهر ما همون حمام عمومیه خیلی قدیمیه اروپام به خوابش نمیاد.استادو نگو انگار فشفشه شده بود گفت خوب احمق دارم درباره بناهای 1000 سال پیش حرف میزنم این حمام من بچه بودم ساخته شده.
بازم بزنه بیرون از کلاس
بچه ها هم گفتن باز این قهر کرد رفت خونه مادرزن.ایندفعه اون خانومی که اول حرف زده بود گفت من میرم معذرت میخوام ازش هممون رو میندازه.رفتیم اتاق اساتید و این خانوم عذرخواهی کرد.حالا جالبش این بود استاد گفت نه من از کار شما ناراحت نشدم از حرف این پسر بی تربیت عصبانی شدم(در حالی که اول گفته بود تا این خانوم نیاد غذرخواهی نکنه من کلاس بیا نیستم)حالا شما ببینید یه انسان چه قد میتونه حرفشو عوض کنه تو 10 دقیقه.ایندفعه گیر داده بود اون پسره باید بیاد عذرخواهی کنه
اینم گفت من عذرخواهی نمیکنم هیچی باید حال اینو بگیرم دیگه از این سبک بازیا در نیاره.خلاصه آخر ترم بیشتر بچه ها افتاده بودن به جز اون پسره امین و من و چندتا دیگه از بچه ها.به دلیل قولی که امین داده بود و استاد رو ارشاد کرده بود با زبان خوش.اینم از نتیجه خوب ایجاد رعب و وحشت در دل استاد خودخواه.
خلاصه از اون ترم به بعد استاد نازنازی دیگه دیده نشده بود قهر بکنه.
با احترام به همه استادای خوب و خودمانی و اخطار به اساتید از دماغ فیل افتاده.
من حامد شرکت کننده شماره 1 آکادمی خاطرات ایران شهرساز هستم لطفا با پیامکهاتون یا از تلفن داخل ایران اگه مسدودش نکرده باشن از من حمایت کنید و به من رای بدید
RE: یه روز یه مهندسه.... - alireza - ۱۳۹۳-۲-۱۵
تشکر از شما مهندس حامد عزیز
پست شما در لاین هم ارسال شد.
RE: یه روز یه مهندسه.... - marziyeh.b - ۱۳۹۳-۲-۱۸
بخشی از خاطرات چند استاد با ذوق
به نظرتون این دوستانی که نامه ها رو نوشتن دختر یا پسر؟؟
RE: یه روز یه مهندسه.... - marziyeh.b - ۱۳۹۳-۲-۱۸
سر جلسه امتحان یکی از بچه ها به استاد گفت :
"استاد اگه میشه یه کمکی بکنید"
بعد استاد دست کرد تو جیبش، یه 200 تومانی در آورد، گذاشت رو دسته صندلی طرف و رفت.
دهن طرف باز مونده بود ما هم داشتیم می ترکیدیم از خنده!!
RE: یه روز یه مهندسه.... - atelieahjam - ۱۳۹۳-۲-۲۲
یه روز یه مهندسه.... میگه برید کنار که من اووومدم
RE: یه روز یه مهندسه.... - atelieahjam - ۱۳۹۳-۲-۲۲
هندی ترین فیلم هندی جهان که ربطی به یه روز یه مهندسه.... نداره
RE: یه روز یه مهندسه.... - najme - ۱۳۹۳-۲-۲۲
(۱۳۹۳-۲-۲۲، ۰۷:۰۷ عصر)atelieahjam نوشته است: هندی ترین فیلم هندی جهان که ربطی به یه روز یه مهندسه.... ندارهزیاد جدی نگیرین هندیارو :D
RE: یه روز یه مهندسه.... - Brightness - ۱۳۹۳-۲-۲۲
(۱۳۹۳-۲-۱۸، ۰۴:۰۲ صبح)marziyeh.b نوشته است: بخشی از خاطرات چند استاد با ذوقمرضیه جان خب معلومه که پسرا نوشتن.
به نظرتون این دوستانی که نامه ها رو نوشتن دختر یا پسر؟؟
