ایران شهرساز
مطالبي استخراج شده از نوار سخنراني در سال 2535 در هفته ايران باستان(قسمت 1) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- ایران شهرساز (https://www.iranshahrsaz.com)
+-- انجمن: آرشیو ایران شهرساز (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1806)
+--- انجمن: اخبار (رایگان) (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=1807)
+---- انجمن: اخبار متفرقه شهرسازی (https://www.iranshahrsaz.com/forumdisplay.php?fid=69)
+---- موضوع: مطالبي استخراج شده از نوار سخنراني در سال 2535 در هفته ايران باستان(قسمت 1) (/showthread.php?tid=1840)



مطالبي استخراج شده از نوار سخنراني در سال 2535 در هفته ايران باستان(قسمت 1) - alireza - ۱۳۹۰-۱-۲۳

حوصله به خرج دهید و مطالب را دنبال کنید جالب است.

در آغاز لازم ميدانم توجه حضار محترم را باين موضوع جلب نمايم كه عنوان اين سخنراني توسط اينجانب انتخاب نشده بلكه بوسيله مسئولان محترم انجمن برگزيده شده است. زيرا اگر من مي خواستم آنرا برگزينم با توجه به محدوديت زمان و وسعت موضوع چنين عنواني را برنمي گزيدم. همچنين لازم ميدانم بگويم علاقه داشتم بمن اين فرصت داده ميشد تا قبل از آنكه بخواهم درباره موضوع اصلي سخنراني به بحث بپردازم دربارة مفهوم استمرار در فرهنگ يك ملت مطالبي را عنوان سازم. زيرا كه جا دارد تا درباره مفهوم اين واژه تفاهمي دو جانبه بوجود آيد تا با آگاهي بدانيم وقتي كه از استمرار سخن مي گوئيم مرادمان چيست و اينكه اين استمرار را چگونه و از چه راهي بايد توجيه كنيم. بخصوص زمانيكه موضوع موضوع مورد بحث با دنياي هنر كه نقطه ثقل آن خلاقيت است ارتباط پيدا كند، توجيه دقيق امر ضرورت بيشتري پيدا ميكند. ولي با توجه باينكه وارد شدن در اين بحث نياز به فرصتي فراوان دارد مناسب ميبينم فقط باين نكته اشاه كنم كه بجهات فراوان ترجيح ميدهم بجاي كلمه استمرار دو واژه ‹‹سير و جريان›› را برگزينم و بكار گيرم. همچنين جا دارد يادآور شوم در بررسي سير و جريان فرهنگ مربوط بيك جامعه بايد توجه داشت كه اين سير و جريان در طول حيات ملت و مردمي كه در يك سرزمين با ويژه گيهاي معين زيست مي كنند روي داده است و سيماي زندگي آنها در هر زمان رنگ و بوئي خاص را عرضه ميدارد. بنابر اين زماني كه مي خواهيم سير و جريان امري را در حيات مردمي مورد مطالعه قرار دهيم ناگزير هستيم تا برتمامي رويداد ها و جريانهاي فكري، تغييرات اجتماعي وسياسي مردم آن سرزمين آگاهي كافي داشته باشيم زيرا كه تمامي عوامل اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي در شكل بخشيدن به ويژه گيهاي يك سرزمين دخالت كامل دارد. در مورد موضوع اصلي مورد بحث يعني شهرسازي و معماري اعتقاد من بر اين است كه اين دو پديده از نمودهاي زندگي يك جامعه بدور نيمتواند باشد بنحوي كه تمامي ويژگيهاي زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي يك جامعه در سيماي شهر سازي و معماري آن منعكس است. به بيان ديگر هنر معماري بيش از هر هنر ديگر در ارتباط مستقيم با تمام ويژگيهاي زندگي يك جامعه قرار دارد چنانكه از ديرترين روزگاران از زماني كه بشر براي در امان نگهداشتن خود ابتدائي ترين پناهگاهها را بوجود ميآورد و يا اينكه نخستين اجتماعات براي محل زندگي خود دست به ايجاد طرحهائي ابتدائي ميزنند، عوامل مورد بحث خود را بر پديده شهرسازي و معماري تحميل ساخته اند، بنابر اين به اعتقاد من عامل شهرسازي و معماري هيچ دوراني را بدون آگاهي كامل و همه جانبه بر چگونگي ويژه گيهاي زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي و جهان بيني فرهنگي آن جامعه نميتوان مورد مطالعه و تجزيه وتحليل قرار داد. همچنين بايد گفت كه عامل شهرسازي و معماري گذشته از عواملي كه در پيش بآن اشاره شد به عوامل گوناگون ديگري نيز ارتباط دارد. كه از آنجمله ميتوان عامل موقع و محيط جغرافيائي ، شرايط اقليمي، آب و … را برشمرد.

- موقع خاص جغرافيائي و شرايط اقليمي عواملي هستند كه در فرم بخشيدن به شكل و فضاي معماري دخالت بسيار داشته اند. در مورد مسئله آب مايل بودم تا اين فرصت را در اختيار ميداشتم كه تنها دربارة رابطة اين پديده با موضوع شهرسازي و معماري صحبت كنم. زيرا كه عامل آب در فرم دادن به يك شهر، در جهت دادن به خطوط يك شهر و در فرم دادن بيك فضاي معماري و بالاخره طرحهاي باغ سازي دخالت فراوان دارد. از اينرو سرزمين هاي خشك و كم آب ناگزير از آنند تا با آگاهي كامل در زمينه موقع و ميزان منابع آبهاي موجود، در امر طرح ريزي نقشه شهر بمنظور بهره برداري موفق تر از منابع آب اقدام كنند. ايران را در ميان سرزمينهاي كم آب جهان ميتوان از جلمهل نقاط معدودي دانست كه معماران و شهرسازان آن با آگاهي و تسلط كامل توانسته اند بمنظور استفاده كامل از ميزان منابع ناچيز آب، دقيق ترين نقشه هاي شهرسازي و شبكه هاي آبرساني و مجموعه هاي معماري را طرح ريزي كنند. وجود عامل اختلاف سطح زياد ميان واحدهاي مسكوني و مجموعه هاي معماري شهرهاي قديمي ايران با كف خيابانهاي موجد شايد در برخورد نخستين براي بسياري غير قابل توجيه بنمايد، ولي در بررسي چگونگي و دليل وجود چنين اختلاف سطحي بروشني در مييابيم كه نقش عانل آب تا چه حد در آن مؤثر بوده است. چنانكه وقتي شاهكار شكوهمندي چون بناي مسجد آقا را در كاشان در سه سطح مختلف مي يابيم شايد در اولين برخورد كمي غير متعارف بنظر آيد ولي چون با كنجكاوي بآن بنگريم مشاهده خواهيم كرد كه چگونه معمار هنرمند اين اثر بمنظور دسترسي به آب روان در سطح بسيار پائين با مهارت و استادي خاص چنين طرحي را عرضه ساخته است. مسئله آب در ايران در امر باغ سازي و شبكه بندي هاي آن نقش اصلي را برعهده داشته است. امروز مشاهده طرح برخي از پاركهاي جديد با نقش هاي فانتزي و غير معقول روشنگر اين امر است كه طراحان اين پاركها كوچكترين آگاهي برضوابط و منطق باغ سازان كهن ايارن ندارند و دليل طرحهاي شطرنجي را در باغ سازي ايران نميدانند. باين نكته توجه نكرده اند كه چرا آبرا در جويهاي تنگ روان ساخته و سپس به پهنه هاي وسيع هدايت كرده اند و در عين حال كوشيده اند تا درختهاي بلند بر آنها سايه گستر باشند. تلاش معماران باغ ساز ايراني در استفاده از مخزن هاي محدود آب براي ايجاد پهنه هاي وسيع در كار باغ سازي منجر به خلق آب نماهائي با ويژه گيهاي خاص گرديده كه از نظر جنبه هاي فني بمنظور جلوگيري از هدر دادن آب داراي ارزشي خاص هستند.

- مصالح ساختماني خود يكي از مهمترين عواملي است كه در امر معماري دخالت دارد. معماري ايراني در طول تاريخ هيچ گاه بوضع اسف بار و غير منطقي سي چهل سال اخير خود در زمينه استفاده غير اصولي و ناموفق از مصالح ساختماني دچار نبوده است. معمار ايراني هميشه ميكوشيده تا شاهكار خود را با كمك مصالح مناسبي كه دسترسي بآن آسان و از نظر اقتصادي با صرفه باشد خلق سازد. از اينرو جز در برخي موارد استثنائي از كاربرد مصالحي كه جنبه فانتزي داشته و متناسب با شرايط اقليمي و امكانات اقتصادي جامعه نبوده هميشه خود را بدور نگهداشته است.

- عامل مذهب در بيشتر دورانها و در بيشتر سرزمين ها از عوامل مهم و اساسي و تعيين كننده قطعي در زمينه شهرسازي و معماري بشمار ميرفته است. قدرت اين عامل در برخي دورانها و مكانها تا حدي بوده است كه بسياري از عوامل مؤثري را كه در بالا برشمرديم نفي ساخته است در اينجا بعنوان مثال مصر كهن را مثال مي آوريم كه با توجه به شرايط اقليمي سخت، وجود آفتاب سوزان و گرماي شديد، ايجاب ميكرد تا خيابانها و شبكه هاي ارتباطي از عرض كمتري بهره مند باشند تا بناهائي كه در دو جانب آنها بنا ميگرديد بتواند عبور كنندگان را در سايه هاي خود پناه دهد. ولي بعكس شاهد آن هستيم كه عرض خيابانها در مصر دوران فراعنه به 60 متر ميرسد و اين چيزي نيست جز نشانة قدرت حاكم و مسلط مذهب در جامعه شهر نشين مصري. زيرا كه اساس امر مشاركت دسته جمعي و انبوه مردم در مراسم مذهبي معبد بزرگ است. از اينرو ميبايست شبكه هاي ارتباطي شهر خود را با اين مراسم تطبيق دهند تا انبوه مردم در زماني معين بتوانند خود را به معبد برسانند و در فاصله مدت كمي از معبد خارج شوند. (ادامه دارد)(در پست بعدی)